در
کتابخانه
بازدید : 447963تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand بخش اول: اسلام از نظر ملیّت ایران بخش اول: اسلام از نظر ملیّت ایران
Expand بخش دوم: خدمات اسلام به ایران بخش دوم: خدمات اسلام به ایران
Collapse بخش سوم: خدمات ایران به اسلام بخش سوم: خدمات ایران به اسلام
Collapse گستردگی و همه جانبگی گستردگی و همه جانبگی
Expand فلسفه و حكمت فلسفه و حكمت
Expand عرفان و تصوف عرفان و تصوف
ذوق و صنعت
دو قرن سكوت؟ !
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
«حوادث یمن و فداكاری ایرانیان مسلمان آن سرزمین، خود شاهد بزرگی است كه این ملت با آغوش باز این دین مقدس را قبول كرد و در راه نشر آن از هیچ گونه فداكاری خودداری نكرده است. كسانی كه می نویسند اسلام با شمشیر بر این ملت تحمیل شده یا تعصب نژادی و احساسات قومی آنها را وادار به این حرف می كند یا از سیر اسلام در میان نژاد ایرانی اطلاع ندارند.

همه ی مورخین می نویسند كه دین اسلام با سرعتی شگفت انگیز در ایران پیش رفت و این ملت بدون جنگ و جدال از آن استقبال كرد و در مدت بیست سال، تمام فلات ایران را از ساحل فرات تا رود جیحون و از كناره های سند تا كرانه ی دریاچه ی خوارزم فرا گرفت. اگر در چند مورد با اعراب مسلمان جنگ شد، آن جنگ مربوط به دسته ای از طبقات ممتازه و موبدان بود كه در نظر داشتند با جلوگیری از نفوذ اسلام منافع خود را حفظ كنند.

پس از اینكه تمام كشور پهناور ایران به تصرف مسلمین درآمد، طولی نكشید كه اكثریت مردم این كشور به استثنای كوههای مازندران و دیلمان دین اسلام را پذیرفتند و فعالیت و كوشش این مردم برای تبلیغ اسلام و تحكیم مبانی و قواعد شرع مقدس شروع گردید. در سه قرن اول اسلام كه ایران تحت نفوذ خلفای اموی و بنی عباس اداره می شد، ملت ایران در تشریح احكام دینی، ادبی، قضایی، سیاسی و اجتماعی اسلام سعی بلیغ
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 342
كرد و امّهات مسائل را مطرح ساخت و آنها را روشن و مبوّب نمود.

روی هم رفته، حدیث، تفسیر، كلام، فلسفه، تصوف در قرن نخستین اسلامی پی ریزی شد و ملت ایران در این مورد در درجه اول قرار دارد.

مكتبهای نیشابور، هرات، بلخ، مرو، بخارا، سمرقند، ری و اصفهان و سایر شهرهای ایران بزرگ مركز فعالیت و جنب و جوش بود. صدها نفر از رجال بزرگ اسلام در این شهرها تربیت شدند و در شرق و غرب عالم تمدن درخشان اسلام را محكم و استوار ساختند.

یكی از موضوعات مهمی كه در ایران مخصوصاً خراسان مورد توجه قرار گرفت موضوع علم حدیث بود. در این مورد باید انصاف داد كه ایرانیان در تدوین حدیث سهم مؤثری دارند بلكه باید آنان را مؤسس مكتب علم الحدیث نامید. گروهی از اهل حدیث مسافرتهای زیادی می كردند تا اخبار و روایات را از مشایخ حدیث با گوش خود بشنوند و آنها را در «مسانید» و «صِحاح» خود تدوین كنند. مكتب حدیثی خراسان در جهان آن روز به اندازه ای اهمیت یافت كه از مصر و آفریقا و حجاز و عراق و شام برای استفاده از مشایخ خراسان سالها در نیشابور، مرو، هرات، بلخ و بخارا اقامت می كردند.

كسانی كه با كتب حدیث و صحاح و مسانید و حالات مشایخ روایت آشنایی دارند می دانند كه همه اصحاب ستّه ی اهل سنت و مؤلفین كتب اربعه شیعه ایرانی هستند. شش نفر از آنها، شیخ طوسی، مسلم نیشابوری، ابوعبد الرحمن نسائی، محمدبن اسماعیل بخاری، ابوداود سجستانی، ترمذی و بیهقی، خراسانی هستند و دو نفر شیخ صدوق از قم و ابن ماجه از قزوین می باشند و غیر از اینها از مشاهیر نیز صدها نفر دیگر ایرانی می باشند.

فلاسفه بزرگ اسلام، متكلمین، مورخین، لغت نویسان، شعرای بزرگی كه به زبان عربی شعر سروده اند، مفسرین عالیقدر، رجال سیاسی و پادشاهان بزرگ و جهانگشایان مسلمان همه از ایران بودند مگر برمكیان، نوبختیان، قشریان، صاعدیان، خاندان سمعانی، خواجه نظام الملك طوسی، شیخ طوسی، خواجه نصیرالدین طوسی، و همچنین ملوك طاهریان، سامانیان،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 343
آل بویه، غزنویان، غوریان، سربداران و دهها خاندان دیگر كه در تبلیغ اسلام، نشر تمدن آن كوشش كرده اند همه از این آب و خاك نبودند.

از ائمه اربعه تسنن نیز دو نفر ایرانی بوده اند كه هر دو از خراسان برخاسته اند. نخست ابوحنیفه كه گروهی وی را اهل كابل و دسته ای وی را از اهل «نسا» (درگز) می دانند. دوم احمد بن حنبل كه در مرو خراسان متولد شد و در بغداد نشو و نما یافت.

به طور كلی ایرانیان در چند قرن نخست فرهنگ و ادب اسلامی را روی اصول و قواعد پایه گذاری كردند و راه را برای آیندگان باز نمودند. این موضوع چون بسیار روشن است از تفصیل خودداری می شود.

با طلوع قرن چهارم هجری، طبرستان و گیلان نیز به تصرف مسلمین درآمد و در این قرن مردم ایران استقلال سیاسی به هم رسانیدند و سامانیان رشته ی علاقه ی خود را با خلافت بغداد قطع كرده، به طور استقلال در خراسان و نواحی شرقی ایران سلطنت مستقل داشتند و از نظر فهم و درك مبانی دینی نیز احتیاج به مركز خلافت نبود.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است