در
کتابخانه
بازدید : 447974تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand بخش اول: اسلام از نظر ملیّت ایران بخش اول: اسلام از نظر ملیّت ایران
Collapse بخش دوم: خدمات اسلام به ایران بخش دوم: خدمات اسلام به ایران
Expand بخش سوم: خدمات ایران به اسلام بخش سوم: خدمات ایران به اسلام
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
عقاید طوایف آریا در ادوار قدیم بر نوعی طبیعت پرستی ثنوی مبتنی بوده است؛ یعنی این طوایف در آغاز كار عوامل طبیعت را- اعم از عوامل مفید و سودبخش یا عوامل مضر و زیانبخش- می پرستیده اند؛ مثلاً آب، خاك، آتش، باران و غیره از یك طرف و رعد، برق، صاعقه، جانوران زیانكار از طرف دیگر مورد پرستش واقع می شده اند؛ عوامل مفید برای اینكه نظرشان جلب شود و خیری برسانند پرستش می شده اند و عوامل بد برای اینكه از شر آنها در امان باشند.

در این دوره، این طوایف گویی برای خود عوامل طبیعی روح و شعور و ادراك و احساسات قائل بوده اند. به هر حال، عوامل طبیعی كه مورد پرستش بوده اند در این دوره دو دسته بوده اند: عوامل نیك و عوامل بد. عوامل نیك به داعی رجا و عوامل بد به داعی خوف پرستش می شده اند. در حقیقت از همان آغاز به نوعی دوگانگی میان خدایان قائل بوده اند و به دوگونه آنها را می پرستیده اند.

در دوره ی بعد برای هریك از این انواع مفید یا مضر، خدایان و ارباب انواعی قائل بوده اند و به جای موجودات طبیعی، خدایان و ارباب انواع مورد پرستش قرار می گرفته اند: خدای آتش، خدای باد، خدای باران، خدای رعد، خدای صاعقه و غیره. . . در این دوره خود خدایان كه به صورت ارواح و اشباح تصور می شده اند، به دو دسته تقسیم می شده اند: خدایان نیكخواه و خیررسان و خدایان بدخواه و زیان رسان، یا ارواح نیك و ارواح پلید؛ یعنی در این دوره نیز نوعی ثنویت بر عقاید آریایی حكومت می كرده است.

مرحوم سعید نفیسی می نویسد:

«پس از آنكه آریاییان ایران از دوره ی مهاجرت آسوده شدند و شهرنشین گردیدند به تدریج به یك عده عوامل خوب و بد، خیر و شر، و زشت و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 184
زیبای طبیعت معتقد شدند. در میان عوامل خوب از همه مهمتر روشنایی و باران، و در میان عوامل بد از همه مهمتر شب و زمستان و خشكسالی و قحطی و بیماریها و مرگ و آفات دیگر بود. ناچار عوامل خیر و زیبایی را كه می پرستیدند برای آنها نماز و دعا و نذر و نیاز می كردند، برای رهایی از عوامل شر وردهایی می خواندند و كم كم این اعمال به جادوگری و سحر و طلسم منتهی گشت و پیداست كه این عقاید (جادوگری و طلسم) یادگار دوره ای است كه با اقوام سامی بابلی و آسوری همسایه شده اند، زیرا اقوام سامی بابلی و آسوری به سحر و طلسم و جادو عقیده ای راسخ داشتند و این اعتقاد را ایرانیان از آنها كسب كردند و در همین زمان است كه زرتشت از میان ایرانیان برخاسته و با این خرافات درافتاده است. » [1] كریستن سن می گوید:

«دین قدیم آریاها بر پرستش قوای طبیعت و عناصر و اجرام سماوی استوار بود. معذلك از زمان بسیار قدیم خدایان عمده ی طبیعت دارای خصوصیات اخلاقی و اجتماعی می شوند. چنین به نظر می رسد كه قبل از جدا شدن دو تیره ی هندی و ایرانی از یكدیگر تفاوتی میان دو دسته از خدایان عمده ی آنها بوده است. یك دسته را «دیوها» می خواندند و در رأس آنها خدای جنگجویی به نام «ایندرا» قرار داشت و دسته ی دیگر را «آسوراها» (به ایرانی «آهور» ) می گفته اند و سردسته ی آنها «ورون» و «میتر» بود. اكثر دانشمندان برآنند كه «مزداه» ایرانیان كه به معنی دانا و بزرگترین آهور می باشد، همان «ورون» قدیم است كه نام اصلی اش در نزد اقوام ایرانی فراموش شده است. » [2] ثنویت به معنی اعتقاد به دو مبدأ خیر و شر از دورترین زمانها در فكر مردم آریا بوده است و در حقیقت مهمترین چیزی كه از دیر زمان فكر این مردم را مشغول می كرده است دوگونه بودن موجودات و خوب و بد بودن آنهاست. آقای دكتر محمد معین می گوید:

مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 185
«آریاییان از دیرباز به دو مبدأ خیر و شر قائل بودند. از یك سو خدایان و از سوی دیگر اهریمنان قرار داشتند. امور نیك و خیر مانند روشنایی و باران را به خدایان نسبت می دادند و امور بد و شر همچون تاریكی و خشكی را به اهریمنان.

آتش پسر آسمان در شكل ابتدایی خود كه برق باشد، در مبارزه ی ارواح منوّر- كه حامل روشنی، گرما و زندگانی هستند- با روانهای پلید تاریكی و خشكی، عامل مؤثر شمرده می شود.

دومزیل در عنوان «ادیان ایران باستان» می نویسد: در مقابل خدا و ملكوت (روشنایی و فراوانی و ترقی) دنیای شر و تاریكی كه در آن دیوان (دئوها) فرمانروایی می كنند قرار دارد. اعتقاد به ثنویت از خصوصیات طرز تفكر ایرانی است. در اینجا جز تاریكی، شرارت، گندیدگی و انهدام چیزی به چشم نمی خورد. دنیای شر تحت فرمان روح پلیدی است به نام «اهرمئنیو» یا اهریمن. » [3] آقای دكتر معین سپس به سخنان خود چنین ادامه می دهد:

«میدان این مبارزه بین آسمان و زمین در جوّ است. انقلابهایی كه در نظر ما معمولاً در قالب تظاهرات هوایی جلوه گر می شوند و ما به ندرت در آنها تعمق می كنیم، برای آریاییان قدیم كه دارای روح حساس و فكر مصور بودند مظهر مبارزه ی شدیدی بود كه بین موجودات فوق بشر و قادر بر خیر و شر به عمل می آید، و این نمایش را در پرده های مختلف خیال خود مجسم می كردند. . . »
[1] . تاریخ اجتماعی ایران ، ج /1ص 27و28.
[2] . ایران در زمان ساسانیان ، ص 45.
[3] . مزدیسنا و ادب پارسی ، چاپ دوم، ص 43.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است