در
کتابخانه
بازدید : 447896تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand بخش اول: اسلام از نظر ملیّت ایران بخش اول: اسلام از نظر ملیّت ایران
Collapse بخش دوم: خدمات اسلام به ایران بخش دوم: خدمات اسلام به ایران
Expand بخش سوم: خدمات ایران به اسلام بخش سوم: خدمات ایران به اسلام
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اگر تردیدی باشد تنها درباره ی خود زردشت و آیین اصلی مزدایی زردشتی است كه آیا توحیدی است یا ثنوی، اما در اینكه دوره های بعد بالأخص دوره ی ساسانیان كه منتهی به ورود اسلام به ایران گشت «ثنوی» بوده است جای كوچكترین تردیدی نیست. همه ی آنهایی كه زردشت را موحد می دانند با اظهار تأسف اظهار می دارند كه توحید زردشتی بعدها آلوده به ثنویت شد. جان ناس كه كم وبیش زردشت را موحد می داند می گوید:

«اعتقاد به مبدأ شر و عامل تبهكاری و خطا در طول زمان تحولی حاصل كرده و رفته رفته دین زرتشت را به صورت یك آیین دوگانه پرستی (دوآلیزم) اخلاقی درآورد. . . در طی زمان «انگرامئنیو» ابلیسی نیرومند گردیده است كه در برابر اهورامزدا مقاومت كرده و آن هر دو به صورت دو عامل متساوی با یكدیگر به ستیز و نبرد پرداختند. در قطعات و اجزای اوستا كه از آثار قرون اخیر است «انگرامئنیو» را همشأن
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 213
و همطراز خدای اهورامزدا می شناسد. » [1] و كسانی كه زردشت را ثنوی می دانند، می گویند ثنویت بعد از زردشت استوارتر گشت. پ. ژ. دومناشه می گوید:

«دوگانه پرستی گاتهای زردشت به دوگانه پرستی استوارتری مبدل شد كه تمام موجودات عالم را میان خیر و شر تقسیم می كرد. . . » [2] كتاب وندیداد كه جزئی از اوستا ی فعلی است و چاپ شده است صریحاً «انگرامئنیو» را آفریننده ی نواحی بد زمین، سرمای یخبندان زمستان، حرارت سوزان تابستان، مارها و افعیها. . . معرفی می كند.

در دوره ی اسلامی، زردشتیان عقاید ثنوی خویش را آزادانه اظهار می كرده و از آن دفاع می كرده اند و با ائمه ی اطهار علیهم السلام و همچنین با علما و متكلمین اسلامی صریحاً در این باره بحث و جدال می كرده اند. در كتب حدیثی شیعه از قبیل توحید صدوق، احتجاج طبرسی، عیون اخبارالرضا و بحارالانوار این بحث و جدال ها نقل شده است، و این خود می رساند كه زردشتیان در دوره ی ساسانی ثنوی بوده اند و همان عقیده را در دوره ی اسلامی حفظ كرده و از آن دفاع می كرده اند.

یكی از كتب معروف زردشتیان كه در دوره ی اسلامی (قرن سوم هجری) تألیف یافته كتاب دینكرد است. می گویند بیش از نیمی از این كتاب در دفاع از ثنویت در مقابل ادیان كلیمی و مسیحیت و اسلام است [3] كریستن سن معتقد است كه در دوره ی ساسانی معتقدات «زروانی» - كه قبلاً به آنها اشاره كردیم- در میان زردشتیان رسوخ یافته بود [4]. عقاید زروانی مجموعاً بسیار پیچیده و مبهم و درهم و خرافی است. به عقیده ی كریستن سن، زردشتیان پس از ظهور اسلام عناصر زروانی را به دور افكندند و از یك ثنویت فلسفی قابل دفاع، دفاع كردند. وی می گوید:

«شریعت زردشتی كه در زمان ساسانیان دین رسمی كشور محسوب
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 214
می شد، مبتنی بر اصولی بود كه در پایان این عهد بكلی تهی و بی مغز شده بود. انحطاط، قطعی و ناگزیر بود. هنگامی كه غلبه ی اسلام دولت ساسانی را كه پشتیبان روحانیون بود واژگون كرد، روحانیون دریافتند كه باید كوشش فوق العاده برای حفظ شریعت خود از انحلال تام بنمایند. این كوشش صورت گرفت؛ عقیده به زروان و اساطیر كودكانه را كه به آن تعلق داشت دور انداختند و آیین مزدیسنی را بدون شائبه ی زروان پرستی مجدداً سنت قرار دادند. در نتیجه قصصی كه راجع به تكوین جهان در میان بود تبدیل یافت. پرستش خورشید را ملغی كردند تا توحید شریعت اوهرمزدی بهتر نمایان باشد و مقام میترا (مهر) را طوری قرار دادند كه موافق با مهر یشت عتیق باشد. بسی از روایات دینی را یا بكلی حذف كردند یا تغییر دادند و بخشهایی از اوستا ی ساسانی و تفاسیر آن را كه آلوده به افكار زروانیه شده بود در طاق نسیان نهادند یا از میان بردند. این نكته قابل توجه است كه یشتهای مربوط به تكوین كه خلاصه ی آنها در دینكرد باقی مانده، به قدری تحلیل رفته كه چند سطری بیش نیست و از آن هم چیزی مفهوم نمی شود.

همه ی این تغییرات در قرون تاریك بعد از انقراض ساسانیان واقع شده است.

در هیچیك از كتب پارسی اشاره بدین اصلاحات نرفته است. این شریعت اصلاح شده ی زردشتی را چنین وانمود كرده اند كه همان شریعتی است كه در همه ی ازمنه ی سابق برقرار بوده است. » [5] ما بعداً خواهیم گفت كه خدمت اسلام به كیش زردشتی و مردم زردشتی كمتر از خدمتهای دیگر این آیین نبوده است. اصلاحات اسلام در آیین زردشتی هرچند غیرمستقیم صورت گرفت، از اصلاحات زردشت در آیینهای باستانی مؤثرتر افتاد.
[1] . تاریخ جامع ادیان، ص 315.
[2] . تمدن ایران، ترجمه ی دكتر بهنام، ص 188.
[3] . تاریخ تمدن ایرانی، به قلم جمعی از خاورشناسان، ترجمه ی جواد محیی، ص 269و270. ایضاً همان كتاب، ترجمه ی دكتر عیسی بهنام، ص 249.
[4] . ایران در زمان ساسانیان، فصل سوم.
[5] . همان، ص 458و459.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است