در خاتمه یادآوری می كنیم كه تردید ما در بحث گذشته در توحیدی بودن آیین
زردشت، تنها از جنبه ی تاریخی است؛ یعنی اگر تاریخ و مدارك تاریخی را ملاك قرار
دهیم و محتویات اسناد و مدارك تاریخی موجود را با موازین علم توحید بسنجیم
نمی توانیم آیین زردشتی را آیین توحیدی بدانیم. تئوری زردشت درباره ی نظام
خلقت طبق این مدارك و اسناد به نحوی است كه فرضاً «انگرامئنیو» را آفریده ی
اهورامزدا تلقی كنیم، با توحید سازگار نیست.
ولی ما مسلمانان می توانیم از زاویه ی دیگر به آیین زردشت نظر افكنیم و با ملاك
دیگری درباره ی این آیین قضاوت كنیم. آن از زاویه ی فقه و حدیث و با ملاكات خاص
اسلامی است كه جنبه ی تعبدی دارد و برای یك مسلمان با ایمان حجت و معتبر است.
از این زاویه و از این نظر هیچ مانعی نیست كه آیین زردشتی را یك آیین توحیدی
بدانیم؛ یعنی آیینی بدانیم كه در اصل و ریشه توحیدی بوده و همه ی شركها
- چه از ناحیه ی ثنویت و چه از ناحیه ی آتش پرستی و چه از ناحیه های دیگر-
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 212
بدعتهایی كه بعدها الحاق شده اند تلقی شود. اعتبار اسناد تاریخی اگر به مرحله ی قطع
و یقین برسد كافی است كه از نظر فقهی نیز ملاك قرار گیرد، ولی چون
غیرتوحیدی بودن آیین زردشتی به حسب اصل و ریشه مسلّم نیست، اگر موازین
فقهی ایجاب كند هیچ مانعی نیست كه این آیین، توحیدی تلقی شود و به اصطلاح
زردشتیان از «اهل كتاب» تلقی شوند. در گذشته كه مسلمین آنها را در ردیف «اهل
كتاب» آورده اند به استناد همین مدارك بوده است، اگرچه از نظر فقها همواره مورد
اختلاف بوده است و فقهای اسلامی ایرانی الاصل كمتر از دیگران نظر مخالف
نداشته اند.
بحث تفصیلی درباره ی مدارك فقهی و حدیثی از هدف این كتاب خارج و موكول
به وقت دیگر است. در بحث «نظام خانوادگی» آنجا كه درباره ی ازدواج با محارم
سخن خواهیم گفت، اندكی دراین باره بحث خواهد شد.