در
کتابخانه
بازدید : 305022تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نقدی بر ماركسیسم
Expand مقدمه مقدمه
Expand قسمت اول:  فلسفه ی ماركسی قسمت اول: فلسفه ی ماركسی
Collapse <span class="HFormat">قسمت دوم: نقد و بررسی مسائل گوناگون ماركسیسم</span>قسمت دوم: نقد و بررسی مسائل گوناگون ماركسیسم
Expand 1 فلسفه ی «بودن» و فلسفه ی «شدن» 1 فلسفه ی «بودن» و فلسفه ی «شدن»
Expand 2 جاودانگی حقیقت 2 جاودانگی حقیقت
Expand 3 جاودانگی اصول اخلاقی 3 جاودانگی اصول اخلاقی
4 آیا فلسفه ی «بودن» خردگراست و فلسفه ی «شدن» طبیعت گرا؟
Collapse 5 تكامل 5 تكامل
Expand 6 اصول دیالكتیك 6 اصول دیالكتیك
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در مورد اینكه هر جامعه ای محكوم به انحطاط است، این سؤال پیش می آید كه آیا این انحطاط و فنا مانند مرگهای طبیعی اجتناب ناپذیر است؟ یا نه، بشر ممكن است برسد به مرحله ای كه جلوی موت جامعه اش را بگیرد [1]؟ اگر برای جامعه هم حیاتی قائل باشیم، مسلّما از هر جهت مانند حیات افراد نیست كه لازمه اش مرگ باشد، ممكن است حیات جامعه بدون مرگ باشد. تازه در مورد افراد انسان هم مرگ در سنین معین یك امر طبیعی نیست. هرچند برای انسان جاودانگی به معنای دقیق فلسفی ممكن نیست، ولی جاودانگی عرفی و اینكه هزاران سال زندگی كند كاملا ممكن است و هم اكنون مسأله ی پیدا كردن راز عمر انسان و طولانی كردن عمر بشر برای علم مطرح است.

در كتاب تاریخ چیست؟ رازی برای انحطاط جامعه ها ذكر می كند و می گوید بشر در اثر رشد آگاهی اش می تواند بر عوامل انحطاط تمدن فائق شود. آن راز این است كه یك قومی به علل خاصی ترقی می كنند ولی بعد شرایط زمان تغییر می كند، ولی اینها چنان اشباع شده اند از گذشته كه همیشه می خواهند آینده را هم به چشم گذشته ببینند، یعنی تغییراتی را كه رخ می دهد و باید خودشان را با آنها وفق بدهند نادیده می گیرند و چون این تغییرات را نادیده می گیرند زمان آنها را درهم می شكند. ولی اگر تمدنی با روح و خصوصیات ویژه ی خودش بروز كند و در مردمش قابلیت انعطاف وجود داشته باشد، یعنی در مورد اموری كه حفظ و نگهداری آنها ضرورتی ندارد پافشاری نكند، این فرهنگ و تمدن می تواند با روح خودش برای همیشه باقی بماند.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 819

[1] . در مقدمه ی كتاب انسان و سرنوشت نیز این مسأله را مطرح كرده ایم كه آیا انحطاط برای هر جامعه ای ضروری است و این یك قانون قطعی است كه هر جامعه ای محكوم به مرگ است، پس قابل جلوگیری نیست، همان طور كه مرگ قابل جلوگیری نیست؛ یا نه، چنین قانون ضروری ای در كار نیست، [بلكه ] تا به حال هرچه دیده شده است چنین بوده است؟
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است