در
کتابخانه
بازدید : 322513تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand امكان شناخت امكان شناخت
Expand ابزارهای شناخت ابزارهای شناخت
Expand منابع شناخت منابع شناخت
Expand مراحل و درجات شناخت مراحل و درجات شناخت
Expand مكانیسم تعمیم شناخت حسی مكانیسم تعمیم شناخت حسی
Expand شناخت آیه ای شناخت آیه ای
Expand روان ناخودآگاه و شناخت آیه ای روان ناخودآگاه و شناخت آیه ای
Expand شناخت حقیقی شناخت حقیقی
Collapse بررسی تعاریف حقیقت منطق عمل بررسی تعاریف حقیقت منطق عمل
Expand اشكالات وارد بر «منطق عمل» اشكالات وارد بر «منطق عمل»
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این نظریه ی اگوست كنت و فیلیسین شاله و عده ای دیگر در باب شناخت- كه شناخت حقیقی چیست- شبیه نظریه ی علمای مصوّبه از اهل تسنّن است. همان طور كه نظریه ی این [گروه از] علمای اهل تسنن در آنجا به نظر ما نظر درستی نیست- و واقعاً هم درست نیست- نظر اگوست كنت نیز در اینجا درست نیست. ممكن است بپرسید كه به چه دلیل می گویید نظریه ی اگوست كنت درست نیست؟ شاید حقیقت، دو هزار سال این باشد كه خورشید دور زمین می چرخد، و اكنون هم سیصد سال است كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 464
حقیقت این است كه زمین دور خورشید می چرخد. جواب این است كه [حقیقت ] با «اصطلاح» عوض نمی شود. آقای اگوست كنت این حساب را نكرده است كه [حقیقت ] به «اصطلاح» ما بستگی ندارد. فكر، اندیشه و شناخت، خاصیتی ذاتی است و آن خاصیت ذاتی این است كه از ماوراء خودش [یعنی ] از واقعیت حكایت می كند. من اگر چنین می اندیشم كه الآن مثلاً دیماه است نه بهمن ماه، این فكر و اندیشه ی من از واقعیتی حكایت می كند. این سؤال همیشه برای من مطرح است كه این اندیشه های من با واقع مطابق هست یا نه؟ حالا شما اسمش را عوض می كنید، ولی این سؤال باز برای من مطرح است. می گویم واقعیت كه دو جور نیست؛ اینطور نیست كه تا سیصد سال پیش واقعاً زمین ایستاده بود و خورشید می چرخید و در سیصد سال اخیر خورشید یك جا ایستاده و زمین می چرخد. من می دانم كه از وقتی كه خورشید و زمینی بوده، یا همیشه زمین مركز بوده و خورشید دور آن می چرخیده و یا برعكس این حالت بوده است. این كه من امروز می گویم «زمین به دور خورشید می چرخد» یك اندیشه است، و اینكه كسی آن روز می گفت «خورشید به دور زمین می چرخد» یك اندیشه است؛ هم اندیشه ی او می خواست از واقع حكایت كند و هم اندیشه ی من می خواهد از واقع حكایت كند. بنابراین از ایندو یكی مطابق است و دیگری مطابق نیست. با اصطلاح كه نمی شود [حقیقت را تغییر داد و گفت ] : «من حقیقت را این طور تعریف می كنم» . مگر اختیاری است كه بتوانی تعریف كنی؟ ! به هر شكل كه تو حقیقت را تعریف كنی سؤال به جای خود هست.

این سخن را در مورد احساسات و در مورد حقوق می توان گفت نه در مورد علم و حقیقت (یك اشتباه هم اینجا كرده اند) . بسیاری از مسائل حقوقی ممكن است كه با احساسات و خواسته های مردم بستگی داشته باشد یعنی به مردم زمان بستگی پیدا كند؛ یعنی چه؟ مثلاً اكثریت قریب به اتفاق مردم یك زمان، خواسته ای در مسائل اجتماعی دارند؛ این خواسته، حقوقی برایشان ایجاد می كند. حال اگر صد سال گذشت و خواسته ی مردم عوض شد یعنی به جای اینكه آن را بخواهند چیز دیگری خواستند [باز حقشان همان خواسته ی جدید است ] . مثلاً فرض كنید یك روز مردم خودشان یك رژیم حكومتی از نوع استبدادی می خواهند، چون خود مردم این را می خواهند پس حق مردم این است كه خواسته شان را به آنها بدهند. یك قرن می گذرد و فكر همه ی مردم عوض می شود، یعنی به جای استبداد، مشروطیت می خواهند. این،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 465
مسئله ی حقوق است و تابع خواسته ی مردم است. خواسته ی مردم از یك حقیقت بیرونی حكایت نمی كند، [لذا عوض شدن آن ] مانعی ندارد، ولی اندیشه از یك واقعیّت بیرونی حكایت می كند. اساساً اینكه انسان رئالیست است به این دلیل است كه اندیشه اش حكایتگر واقع است. بنابراین باز باید دنبال حقیقت و واقع برویم. پس این تعریف غلط است.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است