در
کتابخانه
بازدید : 322610تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand امكان شناخت امكان شناخت
Expand ابزارهای شناخت ابزارهای شناخت
Expand منابع شناخت منابع شناخت
Expand مراحل و درجات شناخت مراحل و درجات شناخت
Expand مكانیسم تعمیم شناخت حسی مكانیسم تعمیم شناخت حسی
Expand شناخت آیه ای شناخت آیه ای
Expand روان ناخودآگاه و شناخت آیه ای روان ناخودآگاه و شناخت آیه ای
Collapse شناخت حقیقی شناخت حقیقی
Expand بررسی تعاریف حقیقت منطق عمل بررسی تعاریف حقیقت منطق عمل
Expand اشكالات وارد بر «منطق عمل» اشكالات وارد بر «منطق عمل»
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
چون این ایرادها را وارد می دانستند گفتند باید برای شناخت راستین، راستین بودن و حقیقت بودن، تعریف دیگری ارائه دهیم. حال تعریف «حقیقت» چیست؟ عده ای گفتند اگر یك فرد تنها را در نظر بگیریم حقیقت عبارت است از اندیشه ای كه در ذهن آن فرد وجود دارد و با اندیشه های دیگر او سازگار است؛ یعنی اندیشه ای كه در ذهن شما پیدا می شود اگر با سایر اندیشه های شما سازگار درآید و تناقض نداشته باشد حقیقت است ولی اگر اندیشه های دیگر شما را نفی كند و با آنها سازگار
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 449
نباشد غلط است؛ و اگر جمع و جامعه را در نظر بگیریم، هر اندیشه ای كه در یك زمان اذهان دانشمندان بر آن توافق داشته باشند حقیقت است؛ اگر مردم یك زمان ولو برای مدت یك نسل [و حتی ] برای چند سال اندیشه ای را بپذیرند و همه روی آن توافق كنند، آن اندیشه حقیقت است. پس، از نظر اینها تعریف حقیقت چنین است: «اندیشه ای كه مردم یك زمان بر آن توافق دارند» . می گوییم اگر مردم زمان دیگر آمدند و اندیشه ای خلاف آن پیدا كردند [در این صورت كدامیك حقیقت است؟ ] می گویند: در زمان اینها حقیقت چیز دیگر است؛ در آن زمان چون مردم روی آن مسئله به آن شكل توافق داشتند همان حقیقت بوده است، حال كه مردم به صورت دیگری فكر می كنند این حقیقت است (نه اینكه آن خطا بوده و این حقیقت است، یا این خطاست و آن حقیقت) . مثلاً تا دو هزار سال بعد از بطلمیوس [1]علمای نجوم و هیئت اعتقادشان بر این بود [2]كه زمین مركز عالم است و افلاك نه گانه به دور زمین می چرخند و خورشید به تبع فلكی كه از همه ی افلاك بزرگ تر است (فلك الافلاك) و فلكهای دیگر را با خود می چرخاند- و هر فلكی نیز خودش جداگانه گردشی دارد- هر بیست و چهار ساعت یك بار [دور زمین ] می چرخد و از آن، شبانه روز پدید می آید. اقلا دوهزار سال علمای نجوم و غیرنجوم اعتقادشان بر این بود. بنابر این دو هزار سال حقیقت این بوده كه خورشید به دور زمین می چرخد. از زمان كپرنیك [3]و گالیله [4]گفتند: «خیر، زمین به دور خورشید می چرخد» پس حالا حقیقت این است، زیرا مردم عالم این را قبول كرده اند. آن زمان آن حقیقت بوده و اكنون این حقیقت است. اگوست كنت [5] فرانسوی شناخت راستین را اینچنین تعریف می كند.

واضح است كه این، تعریف غلطی است كه بگوییم آن روز آن حقیقت بود و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 450
امروز این حقیقت است و فردا- اگر به گونه ی دیگری فكر كردند- آن حقیقت خواهد بود [6].

بعضی دیگر شناخت راستین را به گونه ی دیگر تعریف كردند، گفتند: شناخت راستین آن شناختی است كه اثر مفید به حال بشر داشته باشد.

علمای قدیم (علمای اسلامی) میان «حق» و «نافع» تفكیك می كردند، می گفتند:

حق بودن- یعنی مطابق با واقع بودن- فی حدّ ذاته یك مسئله است، و نافع و مفید بودن مسئله ی دیگری است؛ اینكه یك شئ حق است یك چیز است و اینكه مفید است چیز دیگری است؛ حال آیا ایندو تلازم دارند یا ندارند، آیا هرچه حق است مفید است و هرچه مفید است حق است یا خیر، مسأله ی دیگری است.


[1] . Ptolemaios .
[2] . البته به ندرت افرادی- هم در یونان قدیم و هم در میان علمای اسلامی- پیدا شده اند كه لااقل به صورت احتمال گفته اند كه این مطلب ثابت نیست؛ مثل ابو ریحان بیرونی. شیخ بهایی نیز در یكی از نوشته هایش می گوید این حرف ثابت نیست. ولی این افراد نادرند، در هر چند صد سال یك عالم پیدا شده است؛ بسا صد سال، دویست سال، سیصد سال گذشته و همه اتفاق نظر داشته اند.
[3] . Copernic .
[4] . Galilei .
[5] . Auguste Conte .
[6] . [در این باره در جلسه ی بعد توضیح داده می شود. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است