در
کتابخانه
بازدید : 322540تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand امكان شناخت امكان شناخت
Expand ابزارهای شناخت ابزارهای شناخت
Expand منابع شناخت منابع شناخت
Expand مراحل و درجات شناخت مراحل و درجات شناخت
Expand مكانیسم تعمیم شناخت حسی مكانیسم تعمیم شناخت حسی
Expand شناخت آیه ای شناخت آیه ای
Collapse روان ناخودآگاه و شناخت آیه ای روان ناخودآگاه و شناخت آیه ای
Expand شناخت حقیقی شناخت حقیقی
Expand بررسی تعاریف حقیقت منطق عمل بررسی تعاریف حقیقت منطق عمل
Expand اشكالات وارد بر «منطق عمل» اشكالات وارد بر «منطق عمل»
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
چنانكه گفته شد وجود روان ناخودآگاه در انسان مسلّم است. مسئله ی كشف روان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 439
ناخودآگاه دو نتیجه ی علمی برای الهیّون دربرداشت [1]. یكی از آن نتایج در خود مسئله روح بود. روان ناخودآگاه اصالت روح را بیش از پیش ثابت كرد زیرا مسلّم شد كه عوارضی كه در روان ناخودآگاه پیدا می شود اصلا به عالم اعصاب انسان مربوط نیست. حتی خود فروید معتقد است كه بسیاری از دیوانگیها كه پیدا می شود معلول بیماریهای عصبی نیست، معلول فرمان روان ناخودآگاه است.

گاهی می گویند فلان كس از غصه دیوانه شد، و واقعاً هم هستند افرادی كه از غصه دیوانه می شوند. البته دیوانه به این معنا كه یك حالت «خل گری» پیدا می كنند و دیگر آن غصه ای كه باید بخورند اصلا نمی خورند. وقتی این افراد را معاینه پزشكی می كنند هیچ عارضه ای در اعصابشان مشاهده نمی كنند ولی در عین حال در عمل می بینند كه كارهای خل گری می كنند.

چرا اینطور می شوند؟ این نوع افراد گاهی دچار مصیبتهای بسیار بزرگ غیر قابل تحمل می شوند. اینجاست كه روان ناخودآگاه دست به كار می شود، یعنی كاری می كند كه در دستگاه شعور خودآگاه اختلال ایجاد شود. در عالم خیالات و تخیّلات و اوهام، عالمی برای خودش پیدا می كند و هنگامی كه در عالم خیالات و اوهام رفت اصلاً هیچ فكر نمی كند كه مثلاً بچه اش مرده است، چه بسا فكر می كند كه او زنده است. من به بعضی از این اشخاص برخورد كرده ام كه در بعضی از كارهایشان فوق العاده اند، یعنی مثل یك آدم عادی، باهوش و بافهم و زیرك هستند، ولی مع ذلك در یك سلسله مسائل این حالت خل گری را دارند. بعد از تحقیق روشن شده كه اینها چنین اشخاصی هستند.

معلوم می شود كه شعر این شاعر كه می گوید:

ز هشیاران عالم هر كه را دیدم غمی دارد
دلا دیوانه شو دیوانگی هم عالمی دارد
فقط شعر نیست، اندكی هم حقیقت است. گاهی «دلا دیوانه شو دیوانگی هم عالمی دارد» فرمانی است كه شعور باطن به انسان می دهد؛ می گوید این شعور، اسباب زحمت است، پدر آدم را درمی آورد، بزن به بی شعوری (نه به این معنا كه تعمدا این
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 440
كار را بكن؛ یعنی من كاری می كنم كه تو اصلا به بی شعوری بزنی در حالی كه خودت هم نمی فهمی) . یكی از افرادی كه دچار این نوع بیماریها بود و به تخیّلات و اوهام گرفتار بود، از جمله تخیّلاتش این بود كه هر وقت كسالت پیدا می كرد، برای بهبود خودش نذر می كرد یك چلوكباب بخورد!
پس نتیجه ی اول كشف روان ناخودآگاه این بود كه مسئله ی اصالت روح را بسیار روشن كرد؛ معلوم شد روان انسان خیلی عمیق تر از این حرف ساده ی بچه گانه ای است كه چهارتا ماتریالیست می گویند: [حالات روانی انسان معلول ] فعل و انفعال شیمیایی سلسله اعصاب است.


[1] . با اینكه كسانی كه در این راه كار كرده اند دنبال این نبودند كه برای الهیّون [كاری كرده باشند؛ ] آنها دنبال كار علمی خودشان بودند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است