وقتی شی ء در حركت است نوع باقی و ثابت نداریم. نه تنها نوع ثابت و باقی نداریم
بلكه- نكته ی اصلی این است- اصلاً شی ء ماهیت ندارد مگر بالقوه كه ما باید این
مطلب را تشریح و توجیه كنیم كه جز با اصالت وجود قابل توجیه نیست. وقتی یك.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 306
شی ء حركت می كند و از فردی به فردی، از صنفی به صنفی و یا از نوعی به نوعی
حركت می كند واقعاً این طور نیست كه افرادی، اصنافی و یا انواعی كنار یكدیگر
قرار می گیرند و شی ء در یك لحظه وارد یك نوع می شود و بعد فوراً آن را رها كند و
وارد نوع دیگری می شود. ما در اینجا ماهیات چیده شده در كنار یكدیگر نداریم.
پس به یك معنا در اینجا «تبدل انواع» صورت می گیرد- كه این غیر از تبدل
انواعی است كه امروزه گفته می شود- و هر حركت اشتدادی یك نوع تبدل انواع
است. اما تبدل انواع در اینجا این طور نیست كه انواع بالفعل در «آن» های مختلف
داشته باشیم كه یك نوع در این آن، فعلیت پیدا كند و معدوم شود و باز نوع دیگری
پیدا شود و معدوم شود و همین طور. این می شود به صورت «انفصال» كه اندكی قبل
اشاره كردیم. اگر در اینجا انفصال بخواهد باشد دیگر حركت نداریم.
قبلاً گفتیم كه حركت مجموع بودنها نیست كه شی ء در یك آن در یك حد
مسافت وجود داشته باشد و در آنِ دیگر در حد دیگر مسافت، بلكه حركت یك
شدن مستمر است كه این خود دو اعتبار دارد: یكی اعتبار حركت توسطی، یعنی
چنین اعتبار می شود كه امری موجود است و استمرار دارد و حدودش تغییر می كند،
و دیگر اعتبار حركت قطعی، كه البته درست تر است، یعنی یك وجود متصرم كه آناً
فآناً موجود و معدوم می شود. حركت توسطی یك امر بسیط است و نقطه وار
استمرار پیدا می كند و حركت قطعی امری است متكمم و متجدد كه دارای بعد است
كه علی الاتصال موجود و معدوم می شود و وجود و عدمش عین یكدیگر است به
این معنا كه حدوث آن عین بقای آن است و بقای آن عین حدوث آن است علی نحو
الاتصال.
در این صورت جایگاه ماهیت كجاست؟ در هر آن، شی ء قابلیت این را دارد كه
ماهیتی از آن انتزاع شود ولی نه به این معنا كه آنی رخ می دهد كه در آن «آن» شی ء
ماهیت بالفعل دارد. این نكته ی بسیار مهمی است كه شی ء در حالی كه حركت می كند
بالفعل دارای هیچ ماهیتی نیست و تنها بالقوه دارای ماهیت است، یعنی اگر شی ء در
یك آن از حركت بایستد ماهیتی بالفعل خواهد داشت. این درست مانند مسئله ی حد
است. وقتی شی ء در حركت است حدی بالفعل ندارد ولی همینكه از حركت
می ایستد برای شی ء حد بالفعل حاصل می شود. مادام كه شی ء در مقوله ای حركت
می كند- كه آن مقوله همان مسافت است- بالفعل دارای هیچ ماهیتی نیست و تنها
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 307
بالقوه دارای ماهیت است یعنی به حیثی است كه اگر در هر حد بایستد ماهیت آن
حد را داراست و اگر نایستد آن ماهیت را ندارد.