در اینجا آقای طباطبایی ابتدا نظر مرحوم آخوند را به خوبی تقریر می كنند و بعد نظر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 336
خودشان را بیان می كنند كه یك مطلب بسیار نفیس و عالی است منتها همان را
«حركت در حركت» می نامند. البته ایشان این برهان مرحوم آخوند را در اینجا رد
نكرده اند و حال آنكه لازم بود كه این استدلال را رد می كردند ولی در جاهای دیگر
این برهان را رد كرده اند. درباره ی نظر ایشان باید دو مطلب را مورد بحث قرار دهیم:
یكی اینكه آیا نظر ایشان فی حد ذاته درست است یا درست نیست؟ دیگر اینكه بنا
بر اینكه این نظر درست باشد آیا مصداقِ حركت در حركتی است كه مرحوم آخوند
نفی كرده اند؟ ابتدا ببینیم استدلال ایشان چیست؟ .
آقای طباطبایی می گویند بر حركت جوهری كه مرحوم آخوند اثبات كرده اند- و
ایشان از مرحوم آخوند تشكر هم می كنند- فروع زیادی مترتب می شود ولی
مرحوم آخوند برخی از فروع اصلی را كه خودشان تأسیس كرده اند بیان نكرده اند.
مثلاً مرحوم آخوند گفته است كه حركت در اعراض تابع حركت در جوهر است ولی
بیشتر جلو نرفته است و مراد ایشان از حركت در اعراض همین حركات ظاهری
است كه ما می بینیم مثل حركت در أین، حركت در كم و حركت در كیف. غیر
حركات محسوس را ایشان سكون اعتبار می كند. اگر یك شی ء الآن در این مكان
است ساكن است و در این لحظه حركت در أین ندارد.
آقای طباطبایی می گویند لازمه ی آنچه كه مرحوم آخوند در باب حركت جوهری
بیان كرده اند كه اعراض به تمام شئون خود تابع جوهرند و از طرف دیگر برای جوهر
سكونی نیست، این است كه در همان حالی هم كه احساس می شود كه شی ء در یك
عرض ساكن است، باز در همان عرض متحرك است. شیئی كه در مكان ساكن
است، باز در مكان متحرك است. منتها گاهی انتقال از فرد بالقوه ای از مكان به فردی
«مغایر» از مكان صورت می گیرد و گاهی انتقال از فرد بالقوه ای از مكان به فردی
«مماثل» از مكان صورت می گیرد. محال است كه جوهر آناً فآناً تغییر كند ولی أین
شی ء ثابت بماند. این مكانی كه شی ء در آن قرار دارد أین نیست بلكه أین عبارت از
هیئتی است كه عارض این شی ء است از آن جهت كه با محیط اطراف خودش نسبت
دارد. محیط شی ء ساكن است ولی نسبت شی ء با محیط تغییر می كند چون خود
شی ء تغییر می كند. وقتی دو شی ء با یكدیگر نسبت دارند، این نسبت فقط وقتی
ثابت است كه هر دو طرف ثابت باشند، ولی اگر یكی از آندو تغییر كند نسبت هم
تغییر می كند. پس شی ء در حالی كه ساكن در مكان است متحرك در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 337
مكان است،
ولی متحرك از فردی از مكان به فردی مثل خودش
[1].
حال این سؤال مطرح می شود كه وقتی حركت محسوس (انتقال) پیدا می شود
مطلب چه صورتی پیدا می كند؟ ایشان می گویند این حركت محسوس «حركتِ در
حركت» است؛ حركت «جوهر متحرك در أین» در أین است. به عقیده ی آقای
طباطبایی حركت جسم از نقطه ای به نقطه ی دیگر حركت در أین نیست- آن طور كه
تلقی همه ی فیلسوفان گذشته بوده است- بلكه حركت «جسم متحرك در أین» در أین
است؛ یعنی حركت جسم متحركِ به نوعی از حركت در أین، در نوعی دیگر از أین
است. پس تمام حركات محسوسی كه در عالم داریم از قبیل حركت در حركت
است.
آنچه باقی می ماند این مسئله است كه جواب برهان مرحوم آخوند چه می شود؟
برهان مرحوم آخوند را شیخ و دیگران هم آورده اند. شیخ و امثال او كه می گویند در
مقوله ی أن یفعل و أن ینفعل حركت نیست روی معیاری است كه هم مرحوم آخوند
قبول دارد و هم خود آقای طباطبایی، و آن این است كه معنای حركت در مقوله این
است: «یكون للمتحرك فی كل آن فرد مما فیه الحركة» . بعد گفته شد كه اگر «ما فیه
الحركه» از سنخ حركت باشد نمی تواند فرد آنی داشته باشد. جواب آن چیست؟ بعد
در این باره بحث می كنیم
[2].
[1] . حركت أینی از نظر آقای طباطبایی حركتی است كه با حركت در جوهر تغییر می كند، حال
می خواهد نسبت شی ء با اشیاء خارج عوض شود و یا نشود. به عقیده ی ایشان اگر نسبت شی ء با اشیاء
خارج عوض شود می شود حركت وضعی. فعلاً این مطلب محل بحث ما نیست.
[2] . [این «جواب» در جلسات بعدی مطرح نشده است گرچه نظر مرحوم علامه ی طباطبایی درباب
حركت در حركت در جلسه ی بعد مورد بحث واقع شده است. ]