بسم اللّه الرحمن الرحیم.
«و كذا لایمكن الحركة فی مقولة متی، و أما الاضافة فإنها وإن وقعت. . . »
[1].
بحث به اینجا رسید كه در باب حركت در حركت چه باید گفت؟ آیا حركت در
حركت محال است یا محال نیست؟ گفتیم كه واقعیتی در خارج وجود دارد و آن
عبارت است از افزایش متوالی سرعت حركت (متوالی به معنای علی الدوام) ، و
دیگر كاهش متوالی و علی الدوام سرعت یك حركت. وقتی سنگی به سمت پایین
رها می شود و یا از پایین به بالا پرتاب می شود، در این موارد، حركت ثابت نیست
بلكه متغیر است. آیا این را ما می توانیم «حركت در حركت» بنامیم و اگر آن را
حركت در حركت می نامیم جواب آن برهان را چگونه بدهیم؟ به نظر می رسد كه این
هم «حركت در حركت» به آن معنا كه فلاسفه رد می كنند نیست یعنی در اینجا
حركت، مسافت برای حركت واقع نمی شود ولی شاید نوعی «حركتِ حركت» باشد
و لهذا آن اشكال هم وارد نیست.
توضیح مطلب اینكه حركت دارای صفتی است به نام سرعت. ما هیچ حركتی.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 351
نداریم كه خالی از سرعت باشد. سرعت چیست؟ سرعت عبارت است از نسبت
میان مسافت حركت و زمان حركت. مثلاً اتومبیلی در یك ساعت شصت كیلومتر
طی می كند و اتومبیل دیگری در یك ساعت صد كیلومتر طی می كند. در اینجا زمان
یكی است ولی سرعتها مختلف هستند. سرعت اگر به صفر برسد دیگر سكون است
نه حركت. اگر سرعت به لایتناهی برسد باز حركت نیست، چون در این صورت
سرعت به حدی می رسد كه [حركت ] زمان ندارد و بنابراین باز حركت محال است؛
حركت بالاخره باید دارای سرعتی باشد. همیشه سرعتی میان صفر و لایتناهی در
حركت لازم است.
سرعت بر دو قسم است: سرعت ثابت و سرعت متغیر. مراد از سرعت متغیر در
اینجا سرعتی است كه آناً فآناً كم یا زیاد شود. بنابراین با حركتی كه سرعت آن
مدتی متغیر و مدتی ثابت است كاری نداریم.
حركت در حركت به این معنا كه یك حركت برای حركت دیگر مسافت باشد و
شی ء در تدرج وجودش متدرج باشد بر حركت با سرعت متغیر صدق نمی كند زیرا
در حركت با سرعت متغیر، شی ء در تدرج وجودش متدرج نیست، بلكه وجود
تدریجی دارد، ولی این تدرج وجود، صفتی دارد كه عبارت است از سرعت. پس
این صفت، صفتی است برای حركت. سرعت و بطؤ دو صفت برای حركت هستند كه
مانند بسیاری صفات دیگر در عالم، ممكن است به نحو ثابت و یا به نحو متغیر
وجود داشته باشند. بنابراین این نوع حركت را می توان «حركتِ حركت» نامید چون
سرعت تغییر می كند و با تغییر سرعت، در واقع خود حركت، حركت می كند.
«حركت، حركت می كند» غیر از این است كه شی ء، در حركت، حركت می كند. اگر
شی ء بخواهد در حركت، حركت كند همان محالی لازم می آید كه حكما می گویند،
ولی به این معنا كه عرض كردیم محال لازم نمی آید پس «حركتِ حركت» داخل در
مسئله ی «حركت در حركت» نیست.
[1] .
اسفار، ج 3، مرحله ی 7، فصل 23، ص 79.