ایراد دیگر ایرادی است كه روی اصول علمی جدید بر برهان محرك اول گرفته شده
است كه دامنه اش نه تنها این برهان بلكه بسیاری از مسائل حركت را می گیرد و
ممكن است كسی گمان كند بیشتر مسائل حركت در فلسفه را بی اعتبار می كند.
گفتیم كه برهان محرك اول ارسطو مبتنی بر چهار اصل است. اصل اول این است
كه هر حركتی نیازمند به محرك است، اصلی كه در حد بدیهی برای ما جلوه می كند.
ما قبل از اینكه برهان این اصل را ذكر كنیم ایرادی را كه از ناحیه ی فیزیك جدید
مطرح شده، بیان می كنیم. آنها به برهان كاری ندارند، می گویند تجارب علمی امروز
در فیزیك ثابت كرده است كه حركت نیاز به محرك ندارد. به عبارت دیگر حركت
از آن جهت كه حركت است احتیاجی به عامل ایجاد كننده ندارد.
ممكن است كسی بگوید كه اگر این طور است پس همه ی اتومبیلهای دنیا باید بدون
بنزین حركت كنند. می گویند: نه، [اولاً] «تغییر مقدار حركت» نیاز به عامل دارد.
[ثانیاً] وقتی اتومبیل حركت می كند هوا به صورت یك عایق در مقابل این حركت
عمل می كند مثل وقتی كه در آب شنا می كنیم گرچه عایق بودن آب بیشتر است. از
هوا كه وارد آب می شویم، عایق بودن آب را خوب احساس می كنیم، اما هیچ وقت
از خلأ وارد هوا نشده ایم تا بفهمیم كه هوا چقدر مانع بزرگی است. وقتی سوار
اتومبیل هستیم، اگر دستمان را از پنجره بیرون بیاوریم فشار هوا را احساس
می كنیم. پس اتومبیل علاوه بر اینكه برای تغییر از حالت سكون به حركت به عامل
محرك نیاز دارد برای آنكه با عایقها هم مبارزه كند نیاز به نیروی محرك دارد.
اگر ما فضایی فرض كنیم كه در آن فضا هیچ عایقی وجود نداشته باشد- اگرچه
این یك فضای فرضی است- و گلوله ای داشته باشیم كه به دقت عقلی، كُره باشد و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 111
هیچ نیروی دیگری در كار نباشد و ما این كره را روی سطح كاملاً صاف به حركت
درآوریم این گلوله تا ابد به حركت خود ادامه می دهد بدون اینكه هیچ عاملی در
كار باشد. قانون نیوتن می گوید هر جسمی، هر حركتی كه دارد حفظ می كند مگر
آنكه عاملی آن را تغییر بدهد. اگر عاملی این حركت را سریع تر كند باز آن حالت
دوم حفظ می شود و اگر عاملی حركت را به صفر برساند جسم ساكن می شود و همان
حالت را حفظ می كند.
پس در مقابل آن اصل ارسطویی كه می گوید جسم در حركت خود نیازمند به یك
عامل و محرك است، این اصل می گوید جسم در «حركت» خود نیازمند به هیچ
عاملی نیست، در «تغییر حركت» خود نیازمند به یك عامل است. پس [در شرایط
ایده آل فیزیكی ] اگر حركتی یكنواخت باشد می تواند تا ابد به همان حالت باقی
بماند، یا اگر حركتی ایجاد شود می تواند تا ابد ادامه پیدا كند بدون آنكه عاملی در
كار باشد. این اصل مهمی است كه امروزه مطرح است. حال سؤال این است كه آیا
این اصل با اصولی كه ما در فلسفه ی خودمان داریم منافات دارد؟