گفتیم آقای طباطبایی به طرز دیگری حركت توسطیه را تعریف می كنند كه بنا بر آن
تعریف، نظریه ی سوم درست است، یعنی هم حركت توسطی وجود دارد و هم حركت
قطعی. ایشان می گویند وقتی كه جسم حركت می كند، حركت قطعیه قطعاً وجود
دارد، یعنی حركت در واقع یك امر ممتد و تدریجی الوجود است. این كبوتر كه
حركت می كند و از سرِ این دیوار به سرِ آن دیوار می رود یك حدوث تدریجی پیدا
می شود. معنای حدوث تدریجی چیست؟ یعنی شی ء آناً فآناً حادث می شود. درجه ی
حدوث شی ء در آنِ بعدی- كه «آن» امری فرضی است- غیر از درجه ی حدوث شی ء
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 94
در آن قبلی است؛ آناً فآناً حادث می شود و فانی می شود. اگر این مراتب را با هم
مقایسه كنیم حدوث و فنا می بینیم. می گوییم آنچه در آنِ اول وجود داشت در آنِ
دوم وجود ندارد و آنچه در آنِ دوم وجود دارد در آنِ سوم وجود ندارد. اگر خود
مراتب حركت را مقایسه كنیم باز همین مسئله ی حدوث و فنا هست، زیرا این جزء
این حركت كه در این جزء از زمان وجود دارد، در جزء بعدی وجود ندارد و در جزء
قبلی هم وجود ندارد. اگر همین جزء را به دو جزء تقسیم كنیم هر جزئش در قطعه ای
از زمان وجود دارد و در قطعه ای دیگر از زمان وجود ندارد.
اما اگر از این حدوث و از این اجزاء كاملاً صرف نظر كنیم یعنی مجموع مسافت را
یك چیز در نظر بگیریم و مجموع زمان را هم یك چیز در نظر بگیریم و اجزاء
حركت را با یكدیگر مقایسه نكنیم، آنوقت همه در اعتبار ذهن ما یك شی ء واحد
است؛ از اول كه شی ء وجود پیدا می كند یك «تغیر» وجود پیدا كرده است و این تغیر
تا آخر باقی است.