مرحوم آخوند می گوید ریشه ی این شبهه كه از فخر رازی است با ریشه ی شبهه ای كه از
او قبلاً نقل كردیم یكی است. ریشه ی سؤال یكی است و ریشه ی جواب هم یكی است.
جوابی كه دادیم این بود كه شما میان وجود شی ء در «آن» و وجود شی ء در زمان
فرق نگذاشتید.
می گویید یك جزء از شی ء كه وجود پیدا می كند منقسم است یا منقسم نیست؟ ما
از میان همه ی شقوق شما شق آخر را انتخاب می كنیم. گفتید آیا مركب است یا
غیرمركب؟ می گوییم مركب است. آیا اجزایش منقسم بالفعل است یا قابل قسمت
است؟ می گوییم قابل قسمت است. آیا دفعتاً وجود پیدا می كند یا لا دفعتاً؟ می گوییم
لادفعتاً. وقتی كه لادفعتاً وجود پیدا می كند آیا یك جزء كه وجود پیدا می كند
غیرمنقسم است یا منقسم؟ می گوییم: منقسم. بعد شما اشكال كردید كه اگر منقسم
باشد یك جزء آن، اول وجود پیدا می كند و جزء دیگر آن، بعد وجود پیدا می كند،
پس آنچه كه ما فرض كردیم تمام آن حاصل است تمام آن حاصل نیست.
جواب این است كه شما میان «حصول در آنْ» و «حصول در زمان» فرق
نگذاشتید. شما می گویید آن جزئی كه وجود پیدا كرده، منقسم است یا غیرمنقسم؟
ما از شما سؤال می كنیم كه مقصود شما چیست؟ آیا مقصودتان این است كه آن
جزئی كه وجود پیدا كرده، در آنْ وجود پیدا كرده است؟ اگر مقصود شما این است
می گوییم هرگز «جزء» حركت در آنْ وجود پیدا نمی كند، بلكه «حد» حركت در آنْ
وجود دارد.
به عنوان مثال، فرض كنید یك متر از یك جسم دومتری، سیاه و یك متر از آن
سفید است و یك خط هندسی در حد وسط قرار گرفته است. حال، جسم دیگری را
كه تماماً سبز است كنار این جسم قرار می دهیم. اگر از ما بپرسند كدام «جزء» از این
جسمِ سبز در آن حدی كه خط فاصل سیاه و سفیدِ جسم اول است قرار گرفته،
جواب این است كه هیچ جزء در آن خط فاصل قرار نگرفته است، زیرا آن خط،
جزئی از آن جسم سیاه و سفید نیست، «حد مشترك» میان دو جزء است. خط بعد
ندارد و چیزی كه بعد نداشته باشد جزء واقع نمی شود. ایندو را كه بر هم منطبق
می كنیم هیچ جزئی از جسم سبزرنگ بر آن خط فاصل منطبق نمی شود بلكه حدی
از آن منطبق بر آن خط فاصل می شود.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 102
- همیشه این اشتباه را امثال فخر رازی می كنند، می گویند آن جزئی از حركت كه
وجود دارد وضعش چگونه است؟ خیال می كنند جزئی از حركت در «آن» وجود
پیدا می كند در حالی كه «آن» ، حد زمان است و جزء حركت در هیچ آنی وجود
ندارد. حد فاصل میان دو جزء از حركت است كه منطبق بر «آن» است. جزء حركت
منطبق بر زمان است كه زمان، خودش قطعه است.