وجه پنجمی كه مرحوم آخوند ذكر كردند كه جنبه ی نقضی و ایرادی داشت این بود كه
ممكن است كسی بگوید كه برعكس آنچه كه شما گفتید كه حركت توسطی در
خارج وجود دارد، حركت توسطی در خارج وجود ندارد. شما حركت توسطی را
یك شی ء واحد بسیط می دانید كه این امر بسیط از اولِ آن حالتی كه نامش را
حركت گذاشتیم حادث می شود و تا انتهای حركت باقی می ماند. وقتی ما این را
خوب بشكافیم می بینیم این امر بسیطِ شما، كلی ای است كه بر افراد زیادی منطبق
است. افراد زیاد عبارت است از «حصولات آنیّه» ، یعنی اینكه جسم در هر آنی در
حدی وجود دارد. اگر مجموع اینها را در نظر بگیریم افرادِ همان چیزی هستند كه
شما نام آن را حركت توسطیه گذاشتید و آن را به «كون الجسم متوسطاً بین المبدأ و.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 89
المنتهی» تعریف كردید. در واقع شما می گویید وقتی كه جسم از مبدأ به سوی منتها
حركت می كند، در هر آنْ در حدی از این مسافت است. در این آنْ در این حد است و
در آنِ بعد در حد دیگر. شما از این، یك مفهوم كلی انتزاع كردید و گفتید «بودن
جسم در مجموع این آنات در مجموع این حدود» همان معنای «كون الجسم بین المبدأ
و المنتهی» است. پس این حصولات آنیه هركدام یك فرد است و «حصول بین مبدأ و
منتها» كلی ای است كه منطبق بر این افراد می شود و شما این كلی را كه در واقع متكثر
به تكثر افراد است به منزله ی یك شی ء واحد مستمر در نظر گرفتید.
گفتیم این درست مثل این است كه به دلیل اینكه همیشه افراد انسان، از زمان
انسان اولیه تا امروز، در روی زمین وجود داشته اند و دائماً آمده اند و رفته اند، كسی
ادعا كند پس «انسان بما هو انسان» چندین هزار سال است كه در روی زمین باقی
است كه توضیح دادیم كه این ادعا صحیح نیست. انسانهایی وجود پیدا كرده اند و از
بین رفته اند و انسانهای دیگر وجود پیدا كرده اند به گونه ای كه نسل انسان هیچ گاه
قطع نشده است. با این حال چیزی به نام «انسان بما هو انسان» كه از زمان انسان
اولیه تا امروز باقی باشد نداریم.