تا اینجا حاجی فقط اصطلاحات را بیان کرده است. بعد وارد یک اصطلاح
دیگر می شود و آن اصطلاح «حدوث دهری» است. حدوث دهری از نظریات
ابداعی میرداماد است و میرداماد به قدری شیفته ی این فکر حدوث دهری است که
تقریباً می شود گفت در همه یا اغلب کتابهایش همه ی آنچه بحث کرده است برای به
کرسی نشاندن نظریه ی حدوث دهری بوده است، و رد کردن نظریه ی حدوث دهری یعنی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج10، ص: 337
درهم شکستن میرداماد.
صدرالمتألهین که شاگرد میرداماد بوده است در کتابهایش حتی در یک مورد
هم اسمی از حدوث دهری نبرده است. ایشان در بسیاری از مباحث فلسفی اسم
میرداماد را می برد و خیلی هم با احترام می برد، با القابی از قبیل «شیخنا السیّد» ،
«سیّدناالاستاد» ، «سیّدنا و استادنا» ، «استادنا السیّدالاکرم» و «شیخنا و سیّدنا و من الیه
سندنا فی العلوم» از وی یاد می کند و با عباراتی نظیر «دام ظلّه العالی» ، «دام عمره و
مجده» و یا «ادام اللّه تعالی علوّه و مجده» از او تجلیل می کند، و در جاهایی این «ادام اللّه
تعالی علوَّه و مجده» یا «ادام اللّه تعالی ظلاله علی رؤسنا» را می گوید که قبلاً بحث
حدوث را مطرح نموده و تمام کرده است، ولی در مباحث «حدوث و قدم» اصلاً
اسمی از حدوث دهری نمی برد، زیرا از طرفی حدوث دهری را قبول نداشته است و
از طرفی هم احترام فوق العاده ای برای استادش قائل بوده و نمی خواسته است که با
رد و انکار صریح نظریه ی او از تجلیل و تعظیم و احترام نسبت به استادش کاسته شود.
لذا اصلاً نظریه ی حدوث دهری را نقل نکرده است، برای اینکه اگر نقل می کرد واضح
است که آن را تأیید نمی کرد بلکه مورد طعن و انکار قرار می داد و چون این امر
مستلزم این است که در تعظیم و احترام فوق العاده ی او نسبت به استادش خلل و
خدشه ای وارد شود و او خواهان چنین امری نبوده است لذا اصلاً آن را نقل نکرده
است.
ولی حاجی نسبت به نظریه ی حدوث دهری تا اندازه ای لحن مدافع دارد. حال
باید ببینیم که حق با کدام است. البته در اینکه نظریه ی حدوث دهری یک نظریه ی لطیفی
است هیچ شکی نیست، اما باید ببینیم که آیا این نظریه قابل قبول هست یا قابل قبول
نیست. این، مطلبی است که بحث آن را به درس بعد موکول می کنیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج10، ص: 338