از اینجا ما می توانیم به اصالت وجود و اعتباریت ماهیت پی ببریم زیرا:
در حركات تكاملی و حركات اشتدادی اگر ذاتها و ماهیتها اصیل باشند و وجود
مجموعه آثار شهید مطهری . ج9، ص: 107
امر اعتباری باشد لازم می آید هر شی ء متحرك در حال حركت در زمان محدودی
از حركت كه در میان یك مبدأ و یك منتها قرار دارد، غیر متناهی ذات را طی كرده
باشد یعنی لازم می آید كه غیر متناهی محصور میان دو حاصر قرار گیرد و این محال
است.
اما اگر وجود امر اصیل باشد آن وقت مسأله ی تكامل انواع (كه اینها در باب
كیفیات فرض می كنند ولی در غیر كیفیات هم می توانیم فرض كنیم) شكل پیدا
می كند نظیر كمیات خارجی، یعنی یك شی ء واحد واقعی داریم كه بالقوه قابل
انقسامات است؛ یعنی بنابر اصالت وجود دیگر مطلب این نیست كه شی ء وقتی از
درجه ی حرارت یك می رسد به درجه ی حرارت دو و از درجه ی حرارت دو می رسد به
درجه ی حرارت سه، چون حقیقتش همان ذاتش است این ذات را رها می كند می رود
به ذات دیگر، آن ذات را رها می كند می رود به ذات دیگر (و در واقع باید بگوییم
ذاتهای منفصل از یكدیگر، چون ذاتها دیگر رابطی هم میانشان نیست) ، بلكه این
حرارت از درجه ی یك تا درجه ی صد یك حقیقت بیشتر نیست كه در ذات خودش
اشتداد پیدا می كند، یك فرد بیشتر نیست كه در ذات خودش اشتداد پیدا می كند و
این فقط یك وجود است ولی برای هر مرتبه ای از مراتب غیر متناهی آن ذهن
می تواند یك ماهیت انتزاع كند. وجود یك حقیقت واحد متصل است و این انواع و
ماهیات و ذاتها هستند كه از وجود انتزاع می شوند. انتقال از ماهیتی به ماهیت دیگر
هست اما این انتقال به این معنی است كه وجود در ذات خودش اشتداد پیدا می كند و
لازمه اش فرض ماهیات متعدده و انتزاع ماهیات متعدده است؛ نه اینكه در واقع یك
ماهیاتی هستند و اصالت دارند و در واقع شی ء یك ماهیتی را رها می كند و وارد
ماهیت دیگر می شود. آن وقت مسأله ی ماهیت برای ما می شود یك مسأله ی ذهنی،
مسأله ی تكثر ماهیت برای ما می شود یك مسأله ی ذهنی و مسأله ی وجود و مسأله ی وحدت
می شود یك مسأله ی واقعی و حقیقی؛ یعنی آن حرارت، یك واحد واقعی متصل
كشش دار است كه ماهیات كه ماهیات غیر متناهی از آن انتزاع می شود.
این، تقریبی و تقریری بود برای این برهان بدون اینكه بخواهیم چندان به
اطراف مطلب بپردازیم؛ یعنی برای این برهان هم باز باید بعضی مسائل را
مجموعه آثار شهید مطهری . ج9، ص: 108
به مطالب دیگر حواله كنیم. به هر حال خلاصه ی این برهان این است كه در حركات
اشتدادی شی ء از درجه ای و مرتبه ای به درجه و مرتبه ی دیگر منتقل می شود و این
مراتب و درجات انواع متعددند نه نوع واحد و این دلیل است بر اعتباریت ماهیت و
اصالت وجود.
سخن را به همین جا پایان می دهیم و تفصیل بیشتر را به درس بعد موكول
می كنیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج9، ص: 109