پس خلاصه ی سخن در باره ی این حرف حاجی كه می گوید مفهوم وجود یا مطلق
است یا مقید و مفهوم عدم هم یا مطلق است یا مقید، این است كه گفتیم یك نوع
مطلق و مقید در مفهوم وجود و در مفهوم عدم فرض می شود كه به باب تصورات
مربوط است و اصطلاح درستی است اگر كسی به كار ببرد، ولی حاجی در اینجا
منظورش آن نیست، منظورش باب تصدیقات است.
در باب تصدیقات نیز در باب وجود مطلب خیلی سرراست است. یك وقت
هست وجود مطلق محمول است و یك وقت وجود مقید محمول است كه مقصود از
وجود مقید همان جایی است كه محمول ما غیر وجود است و وجود رابط است. ولی
در باب عدم اگر بگوییم عدم هم یا مطلق است یا مقید، معنایش این است كه خود
عدم یا مطلق است یا مقید. آنجا كه خود عدم مقید است غیر از آنجایی است كه
عدم، عدم شی ء مقید است. حاجی در مثال خود، عدم شی ء مقید را ذكر می كند و
حال آنكه به حسب تعبیر باید عدمی را مثال بزند كه خود عدم مقید باشد؛ یعنی آنچه
كه اول تعبیر می كند با قضایای معدوله قابل توجیه است نه با قضایای سالبه. از این
هم بگذریم.