اشكال دوم این بود كه تو می گویی شریك الباری ممتنع است. آیا آنچه كه حكم
را روی آن آورده ای و او را تصور كرده ای شریك الباری است یا شریك الباری
نیست؟ بله، شریك الباری است. آیا آن شریك الباری در ذهن تو وجود پیدا كرده یا
وجود پیدا نكرده است؟ بله، وجود پیدا كرده است. حالا كه وجود پیدا كرده است
پس موجود است و حال آنكه شریك الباری ممتنع است.
جواب این است كه آن شریك الباری ذهن من، هم شریك الباری است هم
شریك الباری نیست. شریك الباری است به معنی اینكه مفهوم شریك الباری است و
حدّ شریك الباری بر او صادق است. شریك الباری نیست به معنی اینكه مصداق
شریك الباری نیست، شریك الباری به حمل شایع نیست.
آن وقت مثالهای معروف را آورده اند و می گویند برای اینكه شما ببینید چطور
یك شی ء در آن واحد یك معنا بر او صدق می كند و نقیض آن معنا هم بر او صدق
می كند ما برای شما مثال می آوریم كه از آن مثالها خوب به مطلب توجه كنید.