اكنون ما می خواهیم ببینیم تعبیر خود حكما از این دو نوع معقول ثانی چیست و
چه فرقی میان آنها قائلند. اینها در اینجا یك تعبیر نسبتا نارسایی كرده اند كه ما باید
همین تعبیر را به بیان خودشان درست توضیح بدهیم و بعد هم اگر خودمان بیان
دیگری داشته باشیم عرض می كنیم. حالا ما فعلا تعبیر آنها را بیان می كنیم و
تفصیلش را به بعد موكول می كنیم. تعبیر آنها این است كه فرض كرده اند موضوعی
هست و محمولی؛ از ناحیه ی محمول تعبیر به «عروض» می كنند، می گویند محمول
عارض بر موضوع می شود و از ناحیه ی موضوع تعبیر به «اتصاف» می كنند، می گویند
موضوع متصف به محمول می شود؛ می خواهند میان عروض محمول بر موضوع و
اتصاف موضوع به محمول نوعی تفكیك كرده باشند، به این معنی كه اینها را دو چیز
حساب كرده اند؛ بعد می گویند اگر محمولی بر موضوعی صدق كند این از سه حال
بیرون نیست:
1. یك وقت است كه عروض محمول بر موضوع و اتصاف موضوع به محمول هر
دو خارجی است. اگر چنین باشد نه معقول ثانی منطقی است نه معقول ثانی فلسفی.
اینكه حاجی گفته است اینها معقولات اولیه هستند حرفش درست است ولی نه
اینكه معقولات اولیه منحصر به اینها باشد. البته اگر این تعبیر را نمی كرد بهتر بود.
مثالش این است كه مثلا ما می گوییم: «زید قائم» یعنی زید ایستاده است. «ایستادن»
عارض زید شده است؛ عارض وجود خارجی زید یا عارض وجود ذهنی؟ عارض
وجود خارجی.
2. یك وقت هست كه عروض محمول بر موضوع و اتصاف موضوع به محمول
هر دو در ذهن است. اگر چنین باشد معقول ثانی منطقی است، مانند كلیت كه عارض
انسان می شود در ذهن.
3. یك وقت است كه عروض محمول بر موضوع در ذهن است و اتصاف موضوع
به محمول در خارج. اگر چنین باشد معقول ثانی فلسفی است، مانند اینكه می گوییم:
«انسان ممكن است» .
این بود خلاصه ی بیان متأخرین از حكما در باب معقولات ثانیه ی منطقی و فلسفی،
كه تفصیل آن را به درس بعد موكول می كنیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج9، ص: 394