اشكال اول این بود كه گفتید من وقتی تصور می كنم نیستی خودم را، آیا تصور
كرده ام نیستی خودم را یا نه؟ جواب دادید بله، تصور كرده ام نیستی را. بعد گفتید
پس تصور كرده ام نیستی خودم را، پس من «نیست» شدم، چون این «نیستی» است
كه من او را تصور كرده ام.
جواب می دهد به اینكه این نیستی كه من تصور كرده ام هم نیستی است هم
نیستی نیست. نیستی است به معنی این كه مفهوم نیستی است، نیستی به حمل اوّلی
است. ولی نیستی نیست به معنی اینكه آن واقع نیست من نیست، آن نیستی ای كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج9، ص: 558
نقیض هستی من است مفهوم نیستی نیست، بلكه آن رفع هستی من از خارج است.
به طریق اولی در عدم غیر هم همین حرف می آید.