پس ما برای همیشه باید بدانیم که هرجا این اصطلاح «اشتراک لفظی» و
«اشتراک معنوی» را به کار می بریم و می گوییم فلان لفظ به نحو اشتراک معنوی یا
به نحو اشتراک لفظی در دو مورد استعمال می شود، منظور از اشتراک معنوی این
است که این لفظ برای یک معنای وسیع گسترده ای که شامل همه ی این موارد است
وضع شده است، و منظور از اشتراک لفظی این است که نه، ما چنین معنای وسیع
گسترده ای نداریم بلکه چند معنی داریم که این لفظ در این چند معنی به صورت جدا
از یکدیگر وضع و استعمال شده است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج10، ص: 137
ما درباب اطلاق لفظ «امکان» به امکان بالقیاس درمقابل امکان ذاتی و امکان
بالغیر همین حرف را داشتیم؛ گفتیم اطلاق لفظ امکان به امکان بالقیاس و به این
دوتای دیگر (امکان ذاتی و امکان بالغیر) به نحو اشتراک معنوی نیست بلکه به نحو
اشتراک لفظی است که حاجی آن را هم به صورت اشتراک معنوی آورده است که
حتماً اشتباه است. ولی در مورد امکانهای دیگر خود حاجی هم توجه دارد که اگر ما
می گوییم «امکان عام» ، «امکان خاص» ، «امکان اخص» ، «امکان استقبالی» و سایر
اصطلاحاتی که هم اکنون درصدد توضیح آنها هستیم، اینها اصطلاحات متعدد است
و لفظ امکان به این معانی متعدد به کار رفته است نه اینکه امکان یک معنی جامع
دارد و اینها اقسام آن محسوب می شوند؛ و این بسیاری اوقات اشتباه می شود وقتی
که اینها را به صورت اقسام می آورند
[1].
[1] . مثل اصطلاح «حرکت» است که حرکت را به «حرکت توسطی» و «حرکت قطعی» اطلاق می کنند که حتی
بسیاری از اهل فن گاهی اشتباه می کنند، می گویند: حرکت بر دو قسم است: یا قطعی است یا توسطی، درصورتی
که از اهل فن آنهایی که دقیقند مثل بوعلی و ملاصدرا می گویند: حرکت لفظی است که «قدیراد منه التوسط و
قد یراد منه القطع» یعنی گاهی به آن معنی به کار برده می شود و گاهی به این معنی.