یک فرق دیگر این است که امکان استعدادی جایش محل شی ء ممکن است
ولی امکان ذاتی جایش خود آن شی ء ممکن است.
توضیح اینکه وقتی می گوییم «انسان ممکن است» ، وجود انتزاعیِ این امکان در
انسان است. خود انسان که این امکان را به او نسبت می دهیم متصف است به این
امکان؛ همین ماهیت انسان متصف است به این امکان. پس اگر در اینجا بخواهیم
تعبیر به حالّ و محل بکنیم- که البته با حالّ و محل عینی نباید اشتباه بشود-
«امکان» حالّ است و «ماهیت انسان» محل. اما امکان استعدادی چگونه است؟
امکان استعدادی در خود انسان وجود ندارد، در نطفه وجود دارد، یعنی در ماده ای
که بعد محل انسان می شود وجود دارد.
پس جای امکان استعدادی، محل ممکن است یعنی آن ماده ای است که بعد این
ممکن در آن ماده تحقق می یابد ولی جای امکان ذاتی خود همان ممکن است نه
محلش؛ ولهذا اینکه در آن بحث اول عنوان کردیم که امکان استعدادی را می توان
معدوم کرد نه امکان ذاتی را، برای این است که جای امکان استعدادی محل شی ء
ممکن است یعنی شی ء دیگری است که با معدوم کردن آن شی ء دیگر امکان معدوم
می شود ولی جای امکان ذاتی، شی ء دیگر نیست بلکه ذات آن ماهیت است. ماهیت
را همیشه می توان اعتبار کرد و هر وقت هم شما ماهیت را اعتبار کنید امکان برای
آن اعتبار می کنید.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج10، ص: 225