فرق سومی که ذکر می کنند این است که می گویند در امکان ذاتی، دو طرف یعنی
وجود و عدم برای شی ء علی السویه است. می گوییم انسان یک طبیعتی است که
می تواند موجود باشد و می تواند معدوم باشد ولی اینچنین نیست که یکی از دو
طرف تعینی و رجحانی پیدا کرده باشد، ولی با امکان استعدادی یک طرف تعین پیدا
می کند، یعنی آن شیئی که دارای این امکان هست با آن چیزی که این امکان، امکان
او هست یک اضافه و نسبت و تعینی پیدا می کند. دانه ی گندم که الآن قوه و استعداد
بوته ی گندم شدن در آن هست اینچنین نیست که بگوییم برای دانه ی گندم بوته ی گندم
شدن و نشدن علی السویه است؛ نه، علی السویه نیست. به حکم اینکه استعداد آن را
پیدا کرده است، الآن بوته ی گندم شدن برای آن تعین پیدا کرده است؛ یعنی یک نسبتی
با آن طرف پیدا کرده که این نسبت را با عدمش پیدا نکرده است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج10، ص: 222