در
کتابخانه
بازدید : 1436951تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
شرح مبسوط منظومه
Expand مقدمه مقدمه
Expand <span class="HFormat">مقصد اول: امور عامّه</span>مقصد اول: امور عامّه
Expand <span class="HFormat">ادامه فریده اول وجود و عدم</span>ادامه فریده اول وجود و عدم
Collapse <span class="HFormat">فریده ی دوم</span>مواد ثلاث<span class="HFormat">وجوب و امکان و امتناع</span>فریده ی دوممواد ثلاثوجوب و امکان و امتناع
Expand مواد ثلاث و اقسام وجودمواد ثلاث و اقسام وجود
Expand جهات ثلاث و بداهت آنهاجهات ثلاث و بداهت آنها
Expand اعتباری بودن مواد ثلاث اعتباری بودن مواد ثلاث
Collapse اقسام هریك از مواد ثلاث (1) اقسام هریك از مواد ثلاث (1)
Expand اقسام هریک از مواد ثلاث (2) اقسام هریک از مواد ثلاث (2)
Expand <span class="HFormat">امكان</span>امكان
Expand شناخت شناخت
Expand فریده ی سوم: حُدوث و قدم فریده ی سوم: حُدوث و قدم
فریده چهارم قوه و فعل
Expand فریده ی پنجم: ماهیت و لواحق آن فریده ی پنجم: ماهیت و لواحق آن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
نقطه ی مقابل واجب الوجود ممتنع الوجود است، یعنی ذاتی که این ذات از آن جهت که این ذات است ابا دارد و امتناع دارد از موجودیت، و موجود بودن برای آن محال است، و نقطه ی مقابلش یعنی معدوم بودن برایش ضرورت دارد. همه ی محالهای عالم از این قبیل است.

مثلاً شما می گویید: «دور» محال است، یعنی این که شی ء بر خودش تقدم ذاتی داشته باشد محال است. تقدم زمانی هم همین طور است؛ تقدم زمانی یک شی ء بر خودش امری محال است. شما می توانید بگویید سعدی تقدم زمانی دارد بر حافظ و تأخر زمانی دارد ازبوعلی؛ ولی اگر کسی بگوید سعدی خودش تقدم زمانی دارد بر خودش، و خودش تأخر زمانی دارد از خودش، این حرف را عقل نمی پذیرد؛ زیرا این یعنی اینکه یک وجودی که یک فصلی از زمان را پر کرده است به اعتبار همان فصل زمانی خودش، خودش در مجموع خودش بر خودش در مجموع خودش تقدم داشته باشد، و این امری است محال؛ و ما از این محالات بسیار داریم که همان مثال «دور» مثال خوبی است؛ و ما اینها را می گوییم: «امور ممتنع الوجود» .

مثال دیگر برای امور ممتنع الوجود «شریک الباری» است. به حکم ادله ی توحید که واجب الوجود ثانی بردار نیست قهراً شریک الباری یک امر ممتنع الوجود است.

شریک الباری ممتنع الوجود بالذات است، یعنی خود این ذات از آن جهت که خودش
مجموعه آثار شهید مطهری . ج10، ص: 100
خودش است از موجودیت ابا داشته و معدومیت برای آن ضرورت دارد.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است