گفته اند اگر اینها (وجوب و امكان و امتناع) امور اعتباری باشند لازم می آید
وجوب واجب الوجود هم اعتباری باشد. معنی اینكه وجوب واجب الوجود اعتباری
است این است كه به اعتبار عقل ما بستگی دارد؛ اگر ما تعقل كنیم واجب الوجود را
آن وقت واجب است، اما اگر در ذهن ما نیاید و ما تعقل نكنیم و اعتبار وجوب برای
او نكنیم او دیگر واجب الوجود نیست. پس واجب الوجود بودن او بستگی دارد به
اینكه ما اعتبار وجوب كنیم. (نظیر ارزشهای اگزیستانسیا لیستی می شود كه ارزش
خودش واقعیتی ندارد، من به آن اعطای ارزش می كنم) . پس واجب الوجود در ذات
خودش وجوب ندارد، ما به آن اعطای وجوب می كنیم، ما برای او اعتبار وجوب
می كنیم كه اگر اعتبار ما نبود او واجب الوجود نبود.
ادله ی قائلین به عینی بودن مواد ثلاث را گفتیم. جواب همه ی اینها واضح است. ما از
اشكال سومشان شروع می كنیم (برخلاف ترتیبی كه گفته شد) .