حاجی در مقدمه ی بحث مواد ثلاث (وجوب و امكان و امتناع) به تبع دیگران لازم
دانسته است كه مطلبی را ذكر كند و آن مطلب تقسیم وجود است به وجود رابط و
رابطی و نفسی، و بعد هم تقسیم وجود نفسی است به اقسامی. می گوید: «إنّ الوجودَ
رابطٌ وَ رابطی- ثُمّتَ نفسیٌّ. . . » . در این شعر می گوید وجود بر سه قسم است: یا رابط
است یا رابطی یا نفسی. این تقسیمی كه در ابتدا می كند گویی یك تقسیم سه
شاخه ای است در عرض یكدیگر. همان طور كه می گوییم كلمه بر سه قسم است:
اسم است و فعل است و حرف، در اینجا هم گفته ایم وجود بر سه قسم است: یا نفسی
است یا رابط است یا رابطی. این تقسیمی است كه در بیت اول ذكر كرده است. بعد
در بیتهای بعد توضیحی می دهد كه اگر یك مقدار از این جهت ابهام و ایهامی هست
آن ابهام یا ایهام برطرف می شود؛ به این شكل كه می گوید وجود بر دو قسم است: یا
«وجود فی نفسه» است یا «وجود لافی نفسه» . مقصود از فی نفسه و لافی نفسه
چیست؟