در
کتابخانه
بازدید : 1436820تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
شرح مبسوط منظومه
Collapse مقدمه مقدمه
Expand <span class="HFormat">مقصد اول: امور عامّه</span>مقصد اول: امور عامّه
Expand <span class="HFormat">ادامه فریده اول وجود و عدم</span>ادامه فریده اول وجود و عدم
Expand <span class="HFormat">فریده ی دوم</span>مواد ثلاث<span class="HFormat">وجوب و امکان و امتناع</span>فریده ی دوممواد ثلاثوجوب و امکان و امتناع
Expand فریده ی سوم: حُدوث و قدم فریده ی سوم: حُدوث و قدم
فریده چهارم قوه و فعل
Expand فریده ی پنجم: ماهیت و لواحق آن فریده ی پنجم: ماهیت و لواحق آن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
شیخ اشراق در این موارد یكی دو اشتباه كرده و به طوری كه ما دیده ایم او منشأ این اشتباهها بوده است و بعد ملاّصدرا هم در شرح هدایه همین اشتباهها را تكرار كرده ولی در دیگر كتابهایش تكرار نكرده است [1].

یك اشتباه این است كه قبل از شیخ اشراق كسانی مثل ابو ریحان بیرونی و دیگران راجع به لغت «فیلسوف» و «فلسفه» بحث كرده بودند كه یك لغت یونانی است مركّب از «فیلو» و «سوفیا» ، ولی معلوم نیست شیخ اشراق از كجا این حرف را به دست آورده است كه گفته است فلسفه به معنی تشبّه به حق است. این حرفی است كه در غیر كلمات شیخ اشراق و بعد هم یكی از كتابهای ملا صدرا كه قطعا متأثّر از شیخ اشراق بوده است دیده نشده است و حرف بی اساسی هم هست و امروز هم ثابت شده است كه این كلمه ریشه یونانی دارد و آن، حرف بی اساسی است.

اشتباه دیگر شیخ اشراق این است كه فلسفه ی اولی را فقط به امور عامه اطلاق كرده است. مسأله این است كه كلمه ی «فلسفه اولی» را كه ارسطو استعمال كرده و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج9، ص: 27
بو علی هم به كار برده است آیا باید فقط به امور عامّه كه بخشی از فلسفه الهی است اطلاق كنیم یا به تمام فلسفه ی الهی؟ حقّ، شقّ دوم است و ارسطو هم آن را به همین معنی به كار برده است و این مطلب دلیل هم دارد. اینجا هم باز شیخ اشراق این اشتباه را كرده كه فلسفه ی اولی را فقط به امور عامّه اطلاق كرده است و ملا صدرا هم فقط در كتاب شرح هدایه این پیروی را از شیخ اشراق نموده است [2].

به هر حال حكمت الهی را هم (كه اسمش هر چه می خواهد باشد، متافیزیك، ما بعد الطبیعه، علم الهی، علم كلّی، فلسفه ی عام، فلسفه به طور مطلق و این اسمهایی كه روی آن گذاشته اند) به دو بخش تقسیم كرده اند: بخش امور عامّه و بخش الهیّات بالمعنی الاخصّ، كه قسمت عمده بخش امور عامّه است و بعد در بخش الهیّات بالمعنی الاخص به عنوان نتیجه گیری در مورد خدا و صفات خدا و این قبیل مسائل بحث می شود. آن قسمتهای اختصاصی را «الهی به معنی اخص» می گویند و این قسمت عام را «الهی به معنی اعم» .

حاجی این كتاب را- كه گفتیم مشتمل بر چندین علم و چندین فن است- به نحو خاصی تقسیم بندی نموده است؛ می گوید:

انّ كتابنا علی مقاصد
و كلّ مقصد علی فرائد
تقسیم بندی اش به این نحو است كه كتاب را مقصد مقصد كرده و هر مقصد را به چند فریده تقسیم كرده است كه این فریده ها به منزله ی ابواب كتاب می شوند، و هر فریده را به چند غرر تقسیم نموده است كه در حكم فصلهای كتاب می شوند. مقصد اول را «امور عامه» قرار داده است و مقصد دوم را «مقولات» و مقصد سوم را «الهیّات بالمعنی الاخص» و مقصد چهارم را «طبیعیات» و مقصد پنجم را «نبوّات و منامات» و مقصد ششم را «معاد» و مقصد آخر را «اخلاق» قرار داده است. ما اكنون
مجموعه آثار شهید مطهری . ج9، ص: 28
می خواهیم به بحث درباره ی مقصد اول بپردازیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج9، ص: 29

[1] . می گویند شرح هدایه هم اولین كتابی است كه ملا صدرا نوشته؛ كتابی است كه در دوران طلبگی اش نوشته است.
[2] . - شیخ اشراق و نظایر او كه این اشتباه را كرده اند الهیات بالمعنی الاخص را در كجا جا می دهند؟ جزو فلسفه ی وسطی قرار می دهند؟ استاد: نه، فقط در كلمه ی «فلسفه اولی» اشتباه كرده اند؛ خیال كرده اند اگر ما «فلسفه ی كلّی» می گوییم همه آن را می گوییم و اگر «فلسفه ی اولی» می گوییم فقط قسمت امور عامه را می گوییم. این فقط اختلاف در اصطلاح است. به هر حال این یك مطلب جزئی است كه حالا خیلی به آن كار نداریم.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است