نظریه ی دوم نظریه ای است که راجع به این جهت که ببینیم محتوای ذهن و آنچه که
در ذهن است از کجا آمده است و از کجا نیامده است چندان بحث نمی کند ولی
همین قدر می گوید که از صوری که در ذهن است آن دسته ای معتبر است که از راه
حواس وارد شده باشد. این نظریه تلویحاً قبول می کند که یک صور دیگری هم در
ذهن وجود دارد که از راه حواس وارد نشده است ولی آنها را نامعتبر می داند. پس
درواقع این نظریه نمی گوید هرچه در ذهن آمده است از راه حواس آمده است بلکه
می گوید آنچه که در ذهن است مخلوطی است از اموری که از راه حواس وارد ذهن
شده است و اموری که از راه حواس وارد نشده است. اینکه از کجا وارد شده است،
کاری به آن ندارد؛ چگونه شده است که وارد شده است، کاری به آن ندارد؛
همین قدر می گوید که آن صوری معتبر است که از راه حواس وارد شده باشد، که این
همان نظریه ی معروف هیوم است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج10، ص: 251