نظریه ی دیگر در باب وجود ذهنی كه تا كنون نظریه ای روی نظریه ی او نیامده است
مجموعه آثار شهید مطهری . ج9، ص: 287
نظریه ی صدر المتألهین است كه گفته است: «بحمل ذات صورة مقولة»
[1]. از اول گفته
است اینكه حكما و فلاسفه گفته اند كه عین ماهیت اشیاء در ذهن وجود پیدا می كند
درست است؛ آنچه كه در ذهن است همان ماهیت شی ء خارجی است ولی در باب
«این همانی» و حمل باید بدانیم كه ما دو جور این همانی داریم. نه فقط در اینجا، بلكه
در جاهای دیگر هم دو نوع این همانی و حمل وجود دارد و اصلا این دو نوع
این همانی را باید شناخت. این دو جور این همانی آنقدر با یكدیگر اختلاف دارند كه
یك شی ء بر یك شی ء، یعنی یك محمول بر یك موضوع، به یك نوع این همانی
یعنی حمل، حمل می شود و همان محمول از همین موضوع به نوع دیگر حمل، سلب
می شود.
آن وقت این بحث را برده است به باب قضایا؛ یعنی در واقع یك بحث منطقی در
اینجا مطرح شده است كه در باب قضایای منطق بابی بر ابواب منطق افزوده شده
است. منطقیّین در باب قضایای منطق می گفتند كه از مفردات قضیه به وجود می آید
و بسیطترین قضیه ای كه به وجود می آید قضیه ی حملیه است؛ از چند قضیه ی حملیه
یك قضیه ی شرطیه به وجود می آید و احیانا از چند قضیه ی شرطیه باز یك شرطیه ی
دیگری به وجود می آید. بعد كه سراغ قضیه ی حملیه می رفتند، برای حملیه تقسیماتی
ذكر می كردند از قبیل اینكه قضیه ی حملیه یا موجبه است یا سالبه، و نیز یا به نحو
محصوره است یا به نحو طبیعیه یا به نحو شخصیه، و محصوره را هم تقسیم می كردند
كه یا كلی است یا جزئی. اینها همه درست؛ ولی یك تقسیم از ذهن منطقیین محو
شده است كه یك تقسیم واقعی است در قضایا؛ یعنی واقعا قضیه ی حملیه منقسم به دو
قسم دیگر نیز می شود غیر از همه ی این اقسام و آن این است كه حملیه یا به نحو حمل
اوّلی ذاتی است یا به نحو حمل شایع صناعی. پس ما دو جور حمل داریم: حمل اولی
ذاتی و حمل شایع صناعی.
[1] . مصراع دوم این شعر یك مسأله ی علیحده ای است راجع به اتحاد عاقل و معقول.