مقدمه ی دیگر اینكه تجزیه های ذهنی از این جهت برخلاف تجزیه های خارجی
است كه تركیب خارجی همیشه به صورت مركب شدن دو جزء یا بیشتر است در
عرض یكدیگر، مثل دو عنصر كه از آنها آب به وجود می آید، ولی درمنطق ثابت
شده است كه تركیب ذهنی باید به صورت جنس و فصل باشد؛ یعنی چه؟ یعنی باید
یكی از آنها اعم باشد از آن مركب و دیگری متساوی باشد با آن مركب و قهراً یكی
از آنها باید مبهم باشد و دیگری متعین، یكی ابهام داشته باشد و دیگری تعین او
باشد. امكان اینكه یك ماهیت مركب شود ازدو عنصر ذهنی كه هر دو از خودش
اعم باشند نیست؛ امكان اینكه هر دو از خودش اخص باشند نیست؛ امكان اینكه هر
دو با آن مساوی باشند نیست؛ و امكان اینكه یكی از آندو مساوی آن و دیگری
اخص از آن باشد هم نیست. یك راه بیشتر ندارد. اگر ماهیتی و مفهومی در ذهن
مركب باشد از دو عنصر، فقط یك راه دارد كه مركب باشد از دو جزء [و آن این است ]
كه یكی از آن دو جزء اعم از خودش باشد و جزء دیگر با خودش مساوی باشد كه
منظور از تساوی به اصطلاح «تساوی شمولی» است مثل تساوی انسان و ناطق كه
هر انسانی ناطق است و هر ناطقی انسان است. ولی حیوان كه جزء دیگر مفهوم
انسان را تشكیل می دهد اعم است: هر انسانی حیوان است ولی هر حیوانی انسان
نیست.