در
کتابخانه
بازدید : 1437062تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
شرح مبسوط منظومه
Expand مقدمه مقدمه
Expand <span class="HFormat">مقصد اول: امور عامّه</span>مقصد اول: امور عامّه
Expand <span class="HFormat">ادامه فریده اول وجود و عدم</span>ادامه فریده اول وجود و عدم
Expand <span class="HFormat">فریده ی دوم</span>مواد ثلاث<span class="HFormat">وجوب و امکان و امتناع</span>فریده ی دوممواد ثلاثوجوب و امکان و امتناع
Collapse فریده ی سوم: حُدوث و قدم فریده ی سوم: حُدوث و قدم
Collapse <span class="HFormat">حدوث و قدم</span>حدوث و قدم
Expand حدوث و قدم (1) حدوث و قدم (1)
Expand حدوث و قدم (2) حدوث و قدم (2)
Expand حدوث و قدم (3) حدوث و قدم (3)
Expand حدوث و قدم (4) حدوث و قدم (4)
Expand حدوث و قدم (5) حدوث و قدم (5)
Expand حدوث و قدم (6) حدوث و قدم (6)
Expand حدوث و قدم (7) حدوث و قدم (7)
Collapse حدوث و قدم (8) حدوث و قدم (8)
Expand حدوث و قدم (9) حدوث و قدم (9)
Expand حدوث و قدم (10) حدوث و قدم (10)
Expand سبق و لحوق سبق و لحوق
فریده چهارم قوه و فعل
Expand فریده ی پنجم: ماهیت و لواحق آن فریده ی پنجم: ماهیت و لواحق آن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این فصل که تحت عنوان «غرر فی ذکر الاقوال فی مرجّح حدوث العالم فیما لایزال» مطرح شده است ادامه ی همان بحث گذشته درباره ی حدوث و قدم عالم است و تقریباً از یک نظر اوج بحث فلاسفه با متکلمین است. متکلمین به تعبیر فلاسفه قائل به انفکاک معلول از علت تامه و یا به تعبیر دیگرشان قائل به انقطاع فیض الهی هستند.

اما فلاسفه می گویند عالم به هیچ معنا انفکاک از ذات باری ندارد؛ ذات باری علت تامه ی عالم است و عالم معلول اوست؛ انفکاک و جدایی و فاصله میان عالم و ذات باری نامعقول است، و همچنانکه یک بار دیگر هم عرض کرده ایم از راه ذات باری قائل به قدم عالم می شوند نه از راه تجزیه و تحلیل خود عالم. اینکه ماده ی عالم را درنظر بگیریم و صورت عالم را درنظر بگیریم و اینکه این ماده و صورت چه ارتباطی با یکدیگر دارند، آن یک راه جداگانه ای است برای رسیدن به قدم عالم که فلاسفه آن را هم ذکر می کنند؛ ولی این راهی که اکنون بیان می کنیم راهی است که از خود ذات باری به قدم عالم می رسیم: به دلیل اینکه ذات واجب الوجود ذات تامّ ازلی و ابدی است و به دلیل اینکه انفکاک معلول از علت تامه محال است پس
مجموعه آثار شهید مطهری . ج10، ص: 423
انقطاع فیض محال است. اینکه شما متکلمین می گویید اگر ما از نظر زمان به عقب برگردیم، چندین هزار سال، کمتر یا بیشتر، به عقب برگردیم به لحظه ای می رسیم که در آن لحظه عالم شروع شده و حادث شده است، معنایش این است که قبل از آن لحظه عالم از ذات باری انفکاک داشت؛ یعنی اینچنین باید فرض کنیم که بر ذات باری زمانها و دهرهایی از ازل غیرمتناهی گذشته است [1]که او بوده و او بوده و هیچ معلولی نداشته، بعد نظیر اینکه یک تغییر حالتی برایش پیدا بشود، در لایزال معلولی برایش پیدا شده است. در ازل او بود و هیچ چیز نبود؛ در غیرمتناهیِ ازل او بود و هیچ چیزی نداشت، هیچ فعلی نداشت، هیچ کاری نداشت، هیچ خلقی نداشت؛ بعد در لایزال عالم را خلق کرد.


[1] . فعلا به این تعبیر ایراد نگیرید، روی این تعبیر هم بعد بحث می کنیم.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است