یکی از جهات افتراق ایندو این است که امکان استعدادی یک امر موجود
مجموعه آثار شهید مطهری . ج10، ص: 220
بالفعل
است و اصلاً وجود عینی دارد و حال آنکه ما قبلاً گفتیم که امکان ذاتی از معقولات
ثانیه است و در عالم عین مابازاء ندارد؛ مصداقش همان معروضش است، یعنی فقط
از معروضش انتزاع می شود بدون آنکه در معروضش وجود داشته باشد. قبلاً دیدیم
که حاجی فرمود:
فَمِثْلُ شَیئیّةٍ أو اِمْکانٍ
مَعْقولُ ثانٍ جا بِمَعْنیً ثانٍ
یعنی اگر ما می گوییم انسان ممکن الوجود است به امکان ذاتی، آنچه که در خارج
وجود دارد انسان است؛ امکان انسان، دیگر در خارج وجود ندارد ولی این مفهوم از
انسان انتزاع می شود که انسان چیزی است که نه اقتضای وجود دارد و نه اقتضای
عدم. این لااقتضائیّت وجود و عدم اسمش «امکان ذاتی» است. لااقتضائیّت یک
وجود عینی ندارد، ولی امکان استعدادی یک حقیقت عینی است، چون امکان
استعدادی در واقع همان استعداد است. استعداد را اگر به مستعد نسبت بدهیم
«استعداد» نامیده می شود و اگر به «مستعد له» نسبت بدهیم «امکان استعدادی»
نامیده می شود؛ یعنی الآن واقعاً و عیناً چیزی در گندم وجود دارد که آن مناط
استعداد این گندم است برای بوته شدن و آن امکان استعدادی آن بوته است در
اینجا. پس این یک امر بالفعل است و آن امکان ذاتی یک امر انتزاعی ذهنی است.
پس یکی از فرقهای امکان استعدادی و امکان ذاتی در این جهت شد که امکان
ذاتی صرفاً انتزاع ذهن است بدون اینکه خود این امکان یک وجودی در
موضوعش داشته باشد، ولی امکان استعدادی خودش یک حقیقتی است که در
خارج وجود دارد و به منزله ی یک عرَض در یک معروض وجود دارد
[1].
[1] . - غیر ازخود گندم؟ .
استاد: بله، غیر از خود گندم؛ یعنی یک حالتی است در گندم؛ یک حالت عینی است در
گندم یک کیفیتی است در گندم.