میرداماد آمده است یك مطلب دیگری را ابداع كرده و آن را «حدوث دهری»
نامیده است. حدوث دهری كه او فرض كرده است از یك نظر مانند حدوث زمانی
است؛ یعنی همان گونه كه حدوث زمانی عبارت است از مسبوق بودن وجود شی ء به
یك عدمی كه آن عدم نقیض وجود این شی ء است، این هم مسبوق بودن وجود
شی ء است به یك عدمی كه واقعاً نقیض این شی ء است یعنی عدم خود این شی ء
است واقعاً، (عدم نقیضِ این شی ء یعنی عدمی كه در مقابل وجود این شی ء قرار
گرفته است) ؛ یعنی مثل حدوث ذاتی نیست كه مسبوقیت وجود شی ء به یك عدمی
باشد كه چون آن عدم عدم «این» نیست قابل جمع با خودش است (ولذا آن را «عدم
مجامع» نامیدیم) .
حاجی می فرماید: ولی این حدوث دهری كه میرداماد گفته است همان گونه كه
شیوه و دأب اوست كلامش تا اندازه ی بسیاری ابهام و اجمال دارد و ما با یك زبان
دیگر و با یك بیان دیگر خلاصه ی نظریه ی او را ذكر می كنیم. حاجی در اینجا برای بیان
حرف میرداماد سه مقدمه ذكر می كند.