در
کتابخانه
بازدید : 1437037تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
شرح مبسوط منظومه
Expand مقدمه مقدمه
Expand <span class="HFormat">مقصد اول: امور عامّه</span>مقصد اول: امور عامّه
Expand <span class="HFormat">ادامه فریده اول وجود و عدم</span>ادامه فریده اول وجود و عدم
Collapse <span class="HFormat">فریده ی دوم</span>مواد ثلاث<span class="HFormat">وجوب و امکان و امتناع</span>فریده ی دوممواد ثلاثوجوب و امکان و امتناع
Expand مواد ثلاث و اقسام وجودمواد ثلاث و اقسام وجود
Expand جهات ثلاث و بداهت آنهاجهات ثلاث و بداهت آنها
Collapse اعتباری بودن مواد ثلاث اعتباری بودن مواد ثلاث
Expand اقسام هریك از مواد ثلاث (1) اقسام هریك از مواد ثلاث (1)
Expand اقسام هریک از مواد ثلاث (2) اقسام هریک از مواد ثلاث (2)
Expand <span class="HFormat">امكان</span>امكان
Expand شناخت شناخت
Expand فریده ی سوم: حُدوث و قدم فریده ی سوم: حُدوث و قدم
فریده چهارم قوه و فعل
Expand فریده ی پنجم: ماهیت و لواحق آن فریده ی پنجم: ماهیت و لواحق آن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
و اما برهان دیگری که اقامه کرده اند؛ حاجی جواب می دهد که این حرف
مجموعه آثار شهید مطهری . ج10، ص: 93
درست نیست:

ماصَحَّ اَنْ لَوْ لَمْ تَکُنْ مُحَصَّلَة
اِمْکانُهُ لا، کانَ لا اِمْکانَ لَه
اینها گفته اند اگر امکان امر محصل و وجودی نباشد پس چه فرقی می ماند میان اینکه بگوییم امکانی نیست یا بگوییم امکان هست ولی امکان امر عدمی و امر اعتباری است، که مثالش را به پول زدیم که چه فرق می کند میان اینکه بگوییم زید پول ندارد یا بگوییم زید پول دارد ولی پول امر عدمی است؟ اما این یک مغالطه است، زیرا وقتی که می گوییم زید پول ندارد، پول را یک امر وجودی گرفته ایم و مقصود ما این است که آن امر وجودی را ندارد؛ بعد پول را یک امر عدمی اعتبار می کنیم و می گوییم زید پول دارد؛ آن وقت می گوییم چه فرق است میان اینکه «زید پول ندارد» با این که «زید پول دارد و پول امر عدمی است» ؟ بله، میان اینکه بگوییم زید پول ندارد یعنی پولِ وجودی را ندارد و اینکه بگوییم پول دارد و پول امر عدمی و اعتباری است هیچ فرقی نیست. اما اگر از اول بگوییم پول امر عدمی است آن وقت «پول دارد» یعنی امر عدمی را دارد و «پول ندارد» یعنی امر عدمی را ندارد و نقطه ی مقابلش را که امر وجودی است دارد. اینها با هم یکی نمی شود. شما در این مغالطه می گویید چه فرق است میان اینکه زید پول ندارد یا زید پول دارد و پول امر عدمی است؟ می گوییم: بله، اگر اول پول را یک امر وجودی بگیریم و بگوییم پولی که به معنای امر وجودی است ندارد، و بگوییم پول دارد ولی پول به معنی امر عدمی را دارد، ایندو یکی می شود. اما اگر از اول ما پول را یک امر عدمی بدانیم ایندو یکی نیست. خیلی فرق است میان اینکه پول را که یک امر عدمی است ندارد و اینکه پول را که همان امر عدمی است دارد. پولی که امر عدمی است ندارد، یعنی خلافش را که امر وجودی است دارد. مثلاً فقر یک امر عدمی است. در اینکه فقر یک امر عدمی است بحثی نیست. فقر یعنی پول نداشتن. آیا فرقی نیست میان اینکه بگوییم زید فقر ندارد و اینکه بگوییم زید فقر دارد؟ چرا، فرق هست. زید فقیر است یعنی فاقد غناست، زید فقیر نیست یعنی فاقد فقد غناست یعنی غنا را دارد. پس اینها خیلی با یکدیگر فرق می کند و آن دلیلی که شما در اینجا گفته اید یک مغالطه است.

سه دلیل و برهانی را که قائلین به عینی بودن مواد ثلاث ذکر کرده و خواسته اند با این براهین ثابت کنند که اینها یک سلسله امور وجودی و امور عینی هستند بیان کردیم و جواب آنها را هم گفتیم. حال ببینیم خود این آقایان چه براهینی بر اینکه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج10، ص: 94
اینها امور وجودی نیستند اقامه می کنند.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است