از جمله مسائلی که در بحث ماهیت گفته می شود این مسأله است، که در کلمات
مرحوم شیخ هست (الآن در نظرم نیست که قبل از شیخ هم کسی این را گفته است یا
نه؛ مرحوم شیخ گفته است: «الماهیة من حیث هی لیست الاّ هی» و یا به تعبیر دیگر:
«الماهیة لیست من حیث هی الاّ هی» .
مجموعه آثار شهید مطهری . ج10، ص: 552
اول مقصود را بگوییم که چیست، بعد وارد مطلب دیگری بشویم که این شعر
بیان آن مطلب است.
این مطلب در واقع باز بیان اعتبارات ذهن است؛ یعنی ما داریم چیزی را بیان
می کنیم که در حقیقت به تحلیلهای ذهنی مربوط می شود نه به جنبه های عینی، و آن
اینکه می گویند ماهیت از آن جهت که خودش خودش است، از آن حیث که خودش
خودش است، جز خودش چیز دیگری نیست، یعنی هرچه جز خودش از آن سلب
می شود.
یک ذات ممکن است هزاران حکم برایش صادق باشد. مثلاً خیلی چیزها بر
انسان صادق است، از جنسها و فصلها که مقوم ذاتند، و از چیزهایی که از لوازم
ذاتش هستند مثل امکان، و از وجود که عارض او می شود و از وحدت یا کثرت، و از
عدم که بر او حمل می شود و از احکام وجود که بر او بار می شود؛ مانند اینکه انسان
خندان است؛ انسان مثلاً یک میلیون سال است که روی زمین است. برای یک ذات و
یک ماهیت ممکن است هزاران حکم بار شود، هزارها صفت بار شود؛ ولی اینها
احکام ماهیتند نه از آن جهت که ماهیت خودش خودش است؛ از آن حیث که
ماهیت خودش خودش است جز خودش هیچ چیز بر آن حمل نمی شود. پس اینجا
مسأله ی «حیثیت» مطرح است. این مسأله ی حیثیت که در اصطلاحات فلسفی و اصولی
زیاد گفته می شود باید درست شکافته شود.