در
کتابخانه
بازدید : 1436660تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
شرح مبسوط منظومه
Expand مقدمه مقدمه
Expand <span class="HFormat">مقصد اول: امور عامّه</span>مقصد اول: امور عامّه
Expand <span class="HFormat">ادامه فریده اول وجود و عدم</span>ادامه فریده اول وجود و عدم
Expand <span class="HFormat">فریده ی دوم</span>مواد ثلاث<span class="HFormat">وجوب و امکان و امتناع</span>فریده ی دوممواد ثلاثوجوب و امکان و امتناع
Collapse فریده ی سوم: حُدوث و قدم فریده ی سوم: حُدوث و قدم
Collapse <span class="HFormat">حدوث و قدم</span>حدوث و قدم
Expand حدوث و قدم (1) حدوث و قدم (1)
Expand حدوث و قدم (2) حدوث و قدم (2)
Expand حدوث و قدم (3) حدوث و قدم (3)
Expand حدوث و قدم (4) حدوث و قدم (4)
Expand حدوث و قدم (5) حدوث و قدم (5)
Expand حدوث و قدم (6) حدوث و قدم (6)
Collapse حدوث و قدم (7) حدوث و قدم (7)
Expand حدوث و قدم (8) حدوث و قدم (8)
Expand حدوث و قدم (9) حدوث و قدم (9)
Expand حدوث و قدم (10) حدوث و قدم (10)
Expand سبق و لحوق سبق و لحوق
فریده چهارم قوه و فعل
Expand فریده ی پنجم: ماهیت و لواحق آن فریده ی پنجم: ماهیت و لواحق آن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
سؤال به صورت «کلی» این است که باز به قول شما هم همه چیز حادث زمانی نیست، افراد حادث زمانی هستند، اما «کلی» که حادث زمانی نیست، چون شما که می گویید سلسله ی حادثها الی غیرالنهایه بوده و ادامه دارد، اگر مثلاً آن افراد حادث را انسان درنظر بگیریم شما می گویید که این فرد حادث است، فرد قبلش که پدرش باشد حادث است، فرد قبل از آن که پدر پدرش باشد حادث است. بسیار خوب، اگر چنین باشد می گوییم پس افراد حادثند، اما کلی چطور؟ کلی انسان که قدیم است.

و یا عناصر را درنظر بگیریم. اگر ما دست روی این عنصر بگذاریم، اگر این آب معین را بگوییم، شما می گویید این حادث است؛ اگر دست روی این هوای معین بگذاریم شما می گویید حادث است، ولی کلیِ هوا که حادث نیست؛ کلی آب هم حادث نیست.

جواب می دهد که بعضی گفته اند اصلاً «کلی» وجود ندارد، فقط افراد وجود دارند [1]. ما این طور جواب نمی دهیم؛ ما نمی گوییم کلی وجود ندارد، افراد وجود دارد. اگر کلی وجود نداشته باشد که دیگر جواب سؤال داده شده است. در این فرض، افراد وجود دارد و حادث است؛ کلی هم که شما می گویید «قدیم است» اعتباری است، آن هم وجود ندارد. نه، کلی وجود دارد ولی وجودش عین وجود افراد است؛ یعنی کلی به صورت یک واحد وجود ندارد، کلی به صورت کثیر وجود دارد. کلی متعدد است به تعدد افراد خودش؛ یعنی اگر یک میلیون انسان وجود دارد، این طور نیست که یک میلیون فرد وجود دارد و یک انسان هم به عنوان انسان کلی در کنار این یک میلیون فرد وجود دارد؛ یک میلیون فرد وجود دارد یعنی یک میلیون «انسان» وجود دارد. پس در خارج، انسانها وجود دارد نه انسان. حال که انسانها در خارج وجود دارد انسان موجود می شود به وجود یک فرد و معدوم هم می شود به عدم همان فرد، نه اینکه موجود می شود به وجود یک فرد و معدوم.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج10، ص: 415
می شود به انعدام جمیع افراد (که همان تز غلطی است که در آنجا گفته شده است) .

پس اینکه شما می گویید انسان که کلی است قدیم است، همان فرضیه ی غلطی است که خیال کرده اید انسان یک وجود وحدانی دارد غیر از وجود افراد. انسان وجود متکثر دارد به کثرت افراد؛ یعنی «انسانها» وجود دارد نه «انسان» . انسان هم که می گوییم [وجود دارد] ، به این معنی است که انسانها وجود دارد نه انسان واحد که استمرار دارد به تبادل افراد؛ نه، هیچ انسان مستمری وجود ندارد. هر فردی که وجود پیدا می کند یک انسان حادث شده است؛ وقتی فانی می شود انسان فانی شده است. پس انسان عین افراد خودش است. اگر افراد حادثند انسانها هم حادثند، چون انسانها وجود دارند نه انسان (که بحث بیشتر درباره ی این مطلب در باب «کلی» خواهد آمد) .


[1] . ما بعداً در بحث «اعتبارات ماهیت» به مسأله ی «کلی» خواهیم پرداخت و باب «کلی» را تحقیق خواهیم کرد.

باب «کلی» یک تحقیق بسیار لطیفی دارد و کمتر کسی به حاقّ مطلب آن گونه که باید، رسیده است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است