[1].
بالاتر از این، وجود خورشید است برای ما. آیا خورشید برای ما یک امر
محسوس است که به طور مستقیم از خارج وارد ذهن ما شده است و به قول خودمان
یک محسوس اوّلی
[2]است و یا یک استنباط است؟ خورشید هم برای ما یک.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج10، ص: 324
استنباط است، چون وقتی که خوب دقت می کنیم می بینیم اطلاع ما از خورشید
عبارت است از آن شکلی که در چشم خودمان احساس می کنیم. می گوییم: آن را
«می بینیم» . «می بینیم» یعنی چه؟ یعنی تصویری در چشم ما وجود دارد. می گوییم
حرارتش را لمس می کنیم. آیا ما با خورشید یعنی آن موجودی که در فاصله ی دهها
میلیون کیلومتری ما وجود دارد و در وجودش شک نداریم تماس مستقیم عینی
داریم؟ نه. خورشید برای ما مثل ملاصدرای زمان گذشته است منتها ملاصدرا با ما
فاصله ی زمانی دارد و خورشید با ما فاصله ی مکانی دارد. او را با علائم و نشانه ها به
وجودش یقین داریم، این را هم با علائم و نشانه ها به وجودش یقین داریم.
اینها مثالهای جزئی است و برای تفهیم مطلب خوب است؛ مثالهای کلی تر
بزنیم.
[1] . این مثال از راسل است.
[2] . چون خورشید جزئی است لذا گفتیم «محسوس» .