آنگاه شقوقی برایش ذكر می كند، می گوید در حال تجرد هر حالتی را برایش
فرض بكنید امكان ندارد. می گوید: او در حال تجرد از این صورت جسمیه، یا
ذی مقدار و ذی وضع هست یا نیست. اگر نیست معنایش این است كه مجرد است. اگر
مجرد باشد امكان ندارد یك امر مجرد بعد از اینكه یك مدتی مجرد است دوباره بیاید
مقدار بپذیرد؛ چون امر مجرد نسبتش به همه ی مكانها و زمانها علی السویه است، دیگر
معنی ندارد در این نقطه ی معین بیاید، مثلاً بگوییم در اینجا صورت قبول كند. اگر بگوییم
در حالی كه از صورت مجرد است، مجرد محض نیست و در عین حال یك امر ذی وضع
مجموعه آثار شهید مطهری . ج7، ص: 191
است- یعنی در یك جای معین با اشیاء نسبت دارد و در حالی كه با اشیاء نسبت دارد
وجود دارد- باز همان شقوق می آید كه آیا به صورت نقطه موجود است؟ نقطه، مستقل
نمی تواند وجود داشته باشد؛ یا به صورت غیر نقطه وجود دارد؟ باز لازم می آید خودش
ابعاد داشته باشد. فرض كردیم كه او معرّای از همه ی ابعاد، مستقلا خودش وجود دارد. این است كه همه ی فروضی كه می شود را شیخ رد می كند؛ می گوید پس ماده مجرد از
صورت نمی تواند وجود پیدا كند. این خلاصه ی فصل است تا اینجا
[1].
مجموعه آثار شهید مطهری . ج7، ص: 193
[1] . سؤال: آیا اصولا امكان دارد كه ما ماده ی ذی وضع تصور كنیم ولی بدون ابعاد ثلاثه؟
استاد: البته واقعا كه وجود ندارد، ولی تصورش می كنیم.
- منظور این است كه «وضع» تصور بكنیم ولی «بعد» تصور نكنیم؟
استاد: یعنی نقطه ی جوهری؛ یعنی یك جوهری كه حالت نقطه را داشته باشد. همان جزء لایتجزّی كه نظریه ی
متكلمین است.
- آن را هم كه واقعا تصور نمی كنیم.
استاد: فرض می كنیم، فرض وجود چنین امری را می كنیم منتها برهان آن را رد می كند.