در
کتابخانه
بازدید : 1234919تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand درسهای اشارات درسهای اشارات
Expand درسهای  <span class="BookName">نجات</span> درسهای نجات
Collapse درسهای الهیّات <span class="BookName"> «شفا» </span> درسهای الهیّات «شفا»
Expand <span class="HFormat">مقاله ی اول</span>مقاله ی اول
Expand <span class="HFormat">مقاله ی چهارم</span>مقاله ی چهارم
Expand <span class="HFormat">مقاله ی پنجم</span>مقاله ی پنجم
Expand <span class="HFormat">مقاله ی ششم</span>مقاله ی ششم
Collapse <span class="HFormat">مقاله ی هفتم</span>مقاله ی هفتم
Expand الفصل الأوّل فی لواحق الوحدة من الهویّة و أقسامها و لواحق الكثرة من الغیریّة و الخلاف و أصناف التقابل المعروفةالفصل الأوّل فی لواحق الوحدة من الهویّة و أقسامها و لواحق الكثرة من الغیریّة و الخلاف و أصناف التقابل المعروفة
Collapse فصل دوم فصل دوم
Expand الفصل الثالث الفصل الثالث
Expand مقاله هشتم در شناخت مبدأ اول برای همه وجود و شناخت صفات اومقاله هشتم در شناخت مبدأ اول برای همه وجود و شناخت صفات او
Expand مقاله نهم در صدور أشیاء از تدبیر اول و معاد به سوی اومقاله نهم در صدور أشیاء از تدبیر اول و معاد به سوی او
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
و مما نقل عن فیثاغورس أن العالم إنما الّف من اللحون البسیطة الروحانیة؛ و یذكر أن الأعداد الروحانیة غیر منقطعة، بل أعداد متحدة تتجزّأ من نحو العقل و لا تتجزّأ من نحو الحواس، و عدّ عوالم كثیرة، فمنه عالم هو سرور محض فی أصل الإبداع و ابتهاج و روح فی وضع الفطرة، و منه عالم هو دونه؛ و منطقها لیس مثل منطق العوالم العالیة، فإن المنطق قد یكون باللحون الروحانیة البسیطة، و قد یكون باللحون الروحانیة المركبة.
این نظر دیگری است: عالم از الحان تركیب شده؛ كه این نظر تا اندازه ای از آن نظرات معقول تر است، خصوصا با توجه به نظریات جدید كه می خواهند بگویند الحان عبارت است از یك سلسله امواج. حال اگر كسی این امواج را مساوی صوت و صدا و لحن بداند و بعد بگوید كه عالم از مجموع این آوازها تألیف شده، مثل این است كه بگوید عالم از مجموع امواج تشكیل شده است و هر موجی هم ایجاد صوت می كند. سامعه ی ما بعضی از موجها را می گیرد و می شنود؛ این موجهایی را كه می شنویم «صوت» می گوییم؛ و سامعه ی ما بعضی از موجها را نمی شنود، آنها نیز طبیعتشان صوتی است ولی ما درك نمی كنیم. بعد به شمارش عوالم می پردازد و عالم اوّل را عالم سرور محض می داند كه در همان اوّل ابداع، این سرور و ابتهاج را داشته است؛ و آنگاه عوالم دیگر را می شمرد.

و الأول یكون سرورها دائما غیر منقطع. و من اللحون ماهو بعد ناقص فی التركیب، لأنّ المنطق بعد لم یخرج إلی الفعل فلا یكون السرور بغایة الكمال، لأن اللحن لیس بغایة الاتفاق.

و كل عالم فهو دون الأول بالرتبة. و تتفاضل العوالم بالحسن و البهاء و الرتبة. و الأخیر ثقل العوالم و ثفلها و سفلها.
ثفل آن دردی است كه در ته جام باقی می ماند كه منظور عالم طبیعت است.

و لذلك لم یجتمع كل الاجتماع، و لم تتحد الصورة بالمادة كل الاتحاد، و جاز علی كل جزء منه الانفكاك عن الجزء الآخر، إلاّ أن فیه نورا قلیلا من النور الأول، فلذلك النور وجد فیه نوع ثبات، ولولا ذلك لم یثبت طرفة عین، و ذلك النور القلیل جسم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج7، ص: 540
النفس و العقل، الحامل لهما فی هذا العالم.
كه این نور قلیل كه حامل نفس و عقل است منظور انسان است.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است