در
کتابخانه
بازدید : 1235386تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand درسهای اشارات درسهای اشارات
Collapse درسهای  <span class="BookName">نجات</span> درسهای نجات
Expand فصل (1) فی بیان أقسام الموجودفصل (1) فی بیان أقسام الموجود
Expand فصل (2) فی اثبات المادة و بیان ماهیة الصورة الجسمیةفصل (2) فی اثبات المادة و بیان ماهیة الصورة الجسمیة
Expand فصل (3) فی أن الصورة الجسمیة مقارنة للمادة فی جمیع الاجسام عمومافصل (3) فی أن الصورة الجسمیة مقارنة للمادة فی جمیع الاجسام عموما
Collapse فصل (4) فی اثبات التخلخل و التكاثف فصل (4) فی اثبات التخلخل و التكاثف
Expand فصل (5) فی ترتیب الموجودات فصل (5) فی ترتیب الموجودات
Expand درسهای الهیّات <span class="BookName"> «شفا» </span> درسهای الهیّات «شفا»
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ممكن است بگوییم این شی ء به دلیل این صورت جسمیه ای كه دارد (كه صورت جسمیه را قبلاً تعریف كردیم) كه مشترك است میان این جسم و همه ی اجسام دیگر، این حجم معین را دارد. معلوم است كه این حرف باطل است چون صورت جسمیه مشترك میان همه ی اجسام است. اگر لازمه ی صورت جسمیه داشتن این حجم معین باشد، باید همه ی اجسام دارای همین حجم معین باشند چون به قول شما این از لوازم صورت جسمیه است؛ پس چرا با اینكه صورت جسمیه مشترك است میان همه ی اجسام، اجسام از نظر حجم و ابعاد با یكدیگر اختلاف دارند؟ بله، اگر كسی نظریه ی قدیمی ذیمقراطیس را بپذیرد (نه همه ی حرفهای ذیمقراطیس را) ، مثلاً معتقد باشد كه اجسام عالم مركّبند از ذرات بسیار كوچك و این ذرات كوچك همه یك حجم معینی دارند؛ مثلاً فرض كنید 1 میلیمتر مكعب را هزار بار یا ده هزار بار و یا یك میلیون بار كوچك كنیم، این ذره دارای آن حجم است، آن ذره هم دارای آن حجم است، اگر مكعبند همه مكعبند و اگر كروی هستند همه كروی هستند، و اگر شكل دیگر هست همه آن شكل دیگر را دارند؛ اگر اینجور باشد می شود این فرضیه را بیان كرد كه این حجم خاص ناشی از صورت جسمیه است؛ یعنی اصلاً جسم از آن جهت كه جسم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج7، ص: 196
است اقتضا دارد این مقدار معین و ابعاد معین را. ولی این حرفی است كه نه ذیمقراطیس می گوید و نه تأیید شده است. خود ذیمقراطیس هم مدعی است كه آن ذرات صغار صلبه، با ابعاد مختلف و با اشكال مختلف هستند. او مدعی است كه بعضی از ذرات مثلاً كروی شكلند (مدعی بود كه آب مثلاً ذراتش كروی شكلند) ، بعضی مكعبند، بعضی حالت یك منشور را دارند و بعضی نوكشان تیز است. غرض این است كه پس ما نمی توانیم مقدار معین خاص داشتن را ناشی از صورت جسمیه بدانیم.

حال یك انسان خاصی را در نظر می گیریم، مثل زید كه دارای ابعاد معینی است:

دستش، انگشتانش، سرش، گوشش، هر كدام دارای یك ابعاد خاص معینی است. اگر بگوییم چرا اینطور است؟ و بگویند چون زید جسم است، می گوییم اگر جسم اقتضا می داشت كه این ابعاد خاص را داشته باشد، همه ی انسانها بلكه همه ی اجسام عالم باید این شكل را داشته باشند. پس اینجا یك علّت دیگری غیر از اصل جسمیت مشتركه دخالت دارد.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است