در
کتابخانه
بازدید : 1235408تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand درسهای اشارات درسهای اشارات
Collapse درسهای  <span class="BookName">نجات</span> درسهای نجات
Expand فصل (1) فی بیان أقسام الموجودفصل (1) فی بیان أقسام الموجود
Collapse فصل (2) فی اثبات المادة و بیان ماهیة الصورة الجسمیةفصل (2) فی اثبات المادة و بیان ماهیة الصورة الجسمیة
Expand فصل (3) فی أن الصورة الجسمیة مقارنة للمادة فی جمیع الاجسام عمومافصل (3) فی أن الصورة الجسمیة مقارنة للمادة فی جمیع الاجسام عموما
Expand فصل (4) فی اثبات التخلخل و التكاثف فصل (4) فی اثبات التخلخل و التكاثف
Expand فصل (5) فی ترتیب الموجودات فصل (5) فی ترتیب الموجودات
Expand درسهای الهیّات <span class="BookName"> «شفا» </span> درسهای الهیّات «شفا»
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اصولاً فلسفه چند كار می كند. از كارهای فلسفه یكی اثبات وجود ماهیاتی است كه مشكوك الوجود است، مثل اینكه ماده وجود دارد یا نه؟ صورت وجود دارد یا نه؟ دوم بیان ماهیت اشیاء محقق الوجود است؛ یعنی یك شی ء كه می دانیم وجود دارد می گوییم ماهیتش و تعریفش چیست؟ البته یك سلسله مسائلی داریم كه احكام «موجود بماهو موجود» بود كه آن هم در جای خود مطرح می شود. مجموع مسائل فلسفه در این سه قسمت خلاصه می شود. آنچه كه كار فلسفه است و با مسائل هیچ علم دیگری خویشاوندی ندارد و با همه بیگانگی دارد ولی میان خودشان نوعی یگانگی است، منقسم به سه قسم می شود:

1. یا اثبات وجود اشیاء است، كه علاّمه ی طباطبائی در اصول فلسفه فقط به همین یكی تكیه كرده اند.

2. یا بیان ماهیت اشیاء است آنجایی كه اشیاء وجودشان مشخّص است و ماهیتشان نامشخّص.

3. و یا اصلاً نه اثبات وجود اشیاء است و نه بیان ماهیت اشیاء، بلكه بیان احكام «موجود بماهو موجود» است، [بحث درباره ی اموری است كه ] به منزله ی عوارض موجود بماهو موجود است، مثل علیّت و معلولیت، وحدت و كثرت و. . .

در اینجا ما در باب صورت از باب اینكه صورت را مفروض الوجود گرفته ایم فقط نیاز به تعریف داریم ولی ماده را كه هنوز اثبات وجودش را نكرده ایم، اثبات وجود برایش می كنیم، لهذا فصل ما عنوانش این است: «فی اثبات المادة و بیان ماهیة الصورة الجسمیة» . نمی گوید: «فی اثبات المادة و فی اثبات الصورة الجسمیة» چون وجود صورت جسمیه را مفروض گرفته است. اگر حرف متكلمین را طرح می كرد باید آن را اثبات می كرد، ولی آن را مفروض گرفتیم.

حالا ما اول- به خلاف ترتیبی كه در عنوان بحث است- بیان ماهیت صورت جسمیه را می كنیم و بعد می رویم به اثبات ماده.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج7، ص: 158
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است