در
کتابخانه
بازدید : 1235192تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand درسهای اشارات درسهای اشارات
Expand درسهای  <span class="BookName">نجات</span> درسهای نجات
Collapse درسهای الهیّات <span class="BookName"> «شفا» </span> درسهای الهیّات «شفا»
Expand <span class="HFormat">مقاله ی اول</span>مقاله ی اول
Expand <span class="HFormat">مقاله ی چهارم</span>مقاله ی چهارم
Expand <span class="HFormat">مقاله ی پنجم</span>مقاله ی پنجم
Expand <span class="HFormat">مقاله ی ششم</span>مقاله ی ششم
Collapse <span class="HFormat">مقاله ی هفتم</span>مقاله ی هفتم
Collapse الفصل الأوّل فی لواحق الوحدة من الهویّة و أقسامها و لواحق الكثرة من الغیریّة و الخلاف و أصناف التقابل المعروفةالفصل الأوّل فی لواحق الوحدة من الهویّة و أقسامها و لواحق الكثرة من الغیریّة و الخلاف و أصناف التقابل المعروفة
Expand فصل دوم فصل دوم
Expand الفصل الثالث الفصل الثالث
Expand مقاله هشتم در شناخت مبدأ اول برای همه وجود و شناخت صفات اومقاله هشتم در شناخت مبدأ اول برای همه وجود و شناخت صفات او
Expand مقاله نهم در صدور أشیاء از تدبیر اول و معاد به سوی اومقاله نهم در صدور أشیاء از تدبیر اول و معاد به سوی او
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
آیا ضد واحد، واحد است یا ممكن است كه ضد واحد كثیر باشد؟ یعنی آیا یك شئ می تواند چند ضد داشته باشد؟ در باب نقیض شك نداریم كه هر شئ یك نقیض بیشتر ندارد. در باب اضداد چطور؟ آیا یك شئ می تواند در آن واحد چند ضد داشته
مجموعه آثار شهید مطهری . ج7، ص: 501
باشد؟ معلوم است، ما می گوییم می تواند. مثلاً می گوییم ضد سفیدی هم سیاهی است و هم سرخی و هم بنفش. آیا ضد واحد واحد است؟ اینها مدعی هستند كه ضد واحد، واحد است. اگر یك شئ اضداد مختلف داشته باشد لااقل از جهت واحد نیست.

بنابراین مانعی ندارد كه یك شئ از چند جهت چند ضد داشته باشد. مثلاً این شئ از این جهت كه داخل در این ماهیت است، در واقع آن شئ نیست و از این جهت یك ضد دارد؛ و همین شئ از حیث عرض دیگرش داخل در ماهیت دیگری است و ضد دیگری دارد؛ ولی از حیثیت واحد نمی تواند چند ضد داشته باشد؛ چرا؟ می گویند برای اینكه اگر ما یك شئ داشته باشیم و كثرتی بخواهد ضد این باشد، سؤال می كنیم آیا همه ی آنها از حیث واحد ضد این شئ هستند یا نه؟ اگر از یك حیث باشد كه دیگر كثیر نیستند، همه یك ضدند؛ و اگر از حیث واحد نباشد لازم است كه در خود شئ هم حیثیات كثیره باشد، در حالی كه فرض این است كه خودش را واحد در نظر گرفته ایم. پس چنین چیزی ممكن نیست.

بنابراین می گویند مواردی را كه ما می بینیم یك شئ اضداد كثیر دارد، اشتباه است كه اینها را «اضداد» بنامیم. دو طرف این اضداد با یكدیگر ضدند و بقیه همیشه حد وسطاند. در این موارد كه شما می بینید شیئی اضداد زیادی دارد باید بدانید كه اضداد، دو شیئی هستند كه در دو طرف قرار گرفته اند و بقیه را كه شما خیال می كنید اضداد هستند، در واقع حد وسطی هستند میان آندو كه این حد وسط چیزی از این ضد دارد و چیزی از آن. اینها «رنگ» را مثال زده اند و با برهان فلسفی آن را بیان می كنند امّا با حرفی كه امروز راجع به رنگها می گویند تا حدی می تواند تطبیق كند. اینها معتقد بودند كه رنگها همه اضداد یكدیگر نیستند. در میان رنگها فقط دو رنگ سفیدی و سیاهی ضد هم می باشند. اضداد دیگر مخلوطی از این دو رنگ هستند، حد وسطی میان اینها هستند و چون حد وسط هستند مشابهتی با هر یك از دو طرف دارند. مثلاً معتقد بودند كه قرمزی تركیبی است از سفیدی و سیاهی، یعنی چیزی از سفیدی و چیزی از سیاهی به نحو خاصی در قرمزی هست، و بنابراین بین قرمزی و سفیدی نهایت تباعد و اختلاف نیست؛ بین سیاهی و قرمزی هم چنین است. این حد وسطها ضد دو طرف شمرده نمی شوند، اینها مخلوطی هستند از مغایرت و مشابهت. در باب جبن و تهور و شجاعت هم همین اعتقاد را دارند و می گویند: تضاد میان تهوّر و جبن است. اینها دو كیفیت نفسانی متضادند. امّا شجاعت متوسط میان تهور و جبن است؛
مجموعه آثار شهید مطهری . ج7، ص: 502
یعنی چیزی از جبن در شجاعت وجود دارد و چیزی از تهور. لهذا نقطه ی مقابل شجاعت «لاشجاعت» است (یعنی شجاعت نقیض دارد امّا ضد ندارد) ، لا شجاعت هم یا جبن است یا تهور. پس این نقض هم كه در اینجا گفته اند شجاعت دو ضد دارد، یكی جبن و دیگری تهور، درست نیست. می گویند هر جا كه افراط و تفریط و حد وسطی هست، تضاد میان دو طرف افراط و تفریط است و حد وسط در واقع مخلوطی از دو طرف متضاد است. این هم یك مسأله.

یك سلسله مسائل جزئی دیگر هم در باب تضاد هست كه چون مهم نیست بدان نمی پردازیم. از هفته ی آینده به بحث «مثل افلاطونی» می رسیم كه انشاء اللّه بحث را ادامه می دهیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج7، ص: 503
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است