اول مسأله ی علم باری به ذات خود را طرح می کنند و در جمله ی «و واجب الوجود
عقلٌ محضٌ» آن را بیان می کنند. علم به ذات خود، همان اصطلاح «خودآگاهی»
مجموعه آثار شهید مطهری . ج8، ص: 274
است که امروزه با این تعبیر گفته می شود، اگرچه این تعبیر یک مفهوم خاص
اجتماعی هم دارد. ولی از جنبه ی فلسفی، خودآگاهی همان علم به ذات است. آیا
واجب الوجود به ذات خود آگاه است؟ آیا عالم به ذات خود است؟
شیخ در اینجا یک قسمتهای خاصی را بحث کرده و بعضی از مسائل دیگر را
بحث نکرده است و به آنچه در گذشته بحث کرده ارجاع می دهد. ظاهراً آن مطالب
را در «طبیعیات» و در مباحث «نفس» مطرح کرده است. من خود مراجعه نکردم که
ببینم در کجاست، ولی ظاهراً در مباحث «نفس» گفته است. پس با بیان «قد عرفتَ»
شیخ اشاره می کند که در گذشته گفته شده که علت عدم معقولیت چیزی برای چیزی
چیست. حالا من بعضی از قسمتهایی را که در اینجا لازم است، توضیح می دهم.