بحث در باب ادلّه ی توحید واجب الوجود بود. عرض کردیم که هرجا سخن از
کثرت است باید ملاکی از مغایرت وجود داشته باشد. وقتی در باره ی امری بحث
می کنیم که آیا این یکی است یا دوتا، و بعد می گوییم که این دوتاست، ملاک دوتا
بودن چیست؟ با لفظ و به صرف گفتن اینکه یک چیزی دوتاست، آن چیز دوتا
نمی شود، مگر این که ملاکی از مغایرت و بینونیت و ملاکی از اثنینیّت در کار باشد که
بگوییم این یکی نیست، دوتاست. به عبارت دیگر یک نوع اختلافی باید در کار
باشد که بگوییم این غیر از آن است، پس دوتاست نه یکی. این یک امر نسبتاً
واضحی است.
در این برهانی که شیخ در صدد بیان آن است و یک قسم آن را هم خیلی تطویل
کرده و لزومی هم نداشت که این قدر تطویل کند، چنین می گوید:
اگر ما در واجب الوجود فرض تعدد کنیم، یا این است که اختلاف این متعددها به
حسب تمام ذات است و مباین بالذات با یکدیگرند، یا اختلافشان به بعض ذات
است، یعنی وجه مشترک ذاتی دارند و وجه امتیاز ذاتی، و یا اینکه اختلاف آنها با
یکدیگر در عوارض و لواحق و مشخصات فردی است. ملاک تشخصات فردی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج8، ص: 219
چیست؟ نظیر همان چیزهایی است که ما قبلاً گفتیم. شیخ در اینجا فقط به طور کلی
عوارض و مشخصات را مطرح می کند. حالا آن مشخصات چه هستند، فعلاً کاری
نداریم.