در
کتابخانه
بازدید : 1236164تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand درسهای اشارات درسهای اشارات
Expand درسهای  <span class="BookName">نجات</span> درسهای نجات
Expand درسهای الهیّات <span class="BookName"> «شفا» </span> درسهای الهیّات «شفا»
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در چند سطر پیش گفته شد که این شرور به حسب افراد و اشخاص است نه به حسب انواع؛ و گفتیم که به حسب افراد هم باز شر در اقلیت است و خیر در اکثریت، الاّ نوعی از شر که شامل اکثریت می شود نه اقلیت. مثال زدیم به جهل به فلسفه یا جهل به هندسه. علم به فلسفه و علم به هندسه کمال است و جهل به آنها فقدان آنهاست و شر است، و اکثریت مردم واجد آن خیر و کمال نیستند، بلکه مبتلا به این شرند، یعنی جاهلند.

شیخ می گوید این امور از اموری نیستند که مقتضای طبیعت نوع باشند. مقتضای کمالات اولیه یا کمالات ثانیه ی نوع نیست که از مشترکات همه ی افراد باشد. از استعدادهایی نیست که در همه ی افراد وجود دارد و همه ی افراد به آن احتیاج دارند که برای همه واجب باشد یا نافع باشد، نفعی قریب به حد وجوب؛ این جور نیست، بلکه از برای یک افراد معین و محدود است؛ یعنی یک افراد معین و محدودی در نوع انسان پیدا می شوند که این استعداد در آنها بروز می کند، که فقدان این کمالات در آنها برای آنها شر و محرومیت است. جلسه ی قبل مطلب را به یک نحوی توضیح دادیم که حالا با یک بیان دیگری باز عرض می کنم:

آن جلسه عرض کردیم که یک چیزهایی هست که برای همه ی افراد لازم و ضروری است، یا نافع قریب به حد ضروری است. این امور استعدادشان در همه ی افراد وجود دارد. فرض کنید که داشتن چشم برای همه ی افراد لازم و ضروری است.

داشتن مقداری از تفکر و تعقل در یک حد معین برای همه ی افراد لازم و مفید است.

حالا اگر نگوییم واجب است، می گوییم لازم است در حدی که قریب به حد وجوب است.

اما این که فرد استعدادی داشته باشد و یک توانایی داشته باشد که بتواند دقیق ترین مسائل ریاضی یا فلسفی را حل کند، از استعدادهایی است که می گوییم از مختصات نوابغ است. فقط کسانی که نابغه هستند و یک وضع استثنائی دارند اینچنین هستند؛ و این یک مقدارش مربوط به جنبه ی اجتماعی بودن انسان است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است