مجموعه آثار شهید مطهری . ج8، ص: 131
شیخ در اینجا إن قلتَ قلتی را مطرح می کند و بعد از بیان إن قلت جواب را به
بحثی که در جای دیگر به طور مفصل بیان کرده احاله می دهد. [در بیان اشکال ]
می گوید شما در باره ی ذات واجب الوجود گفته اید که اضافات و نسب در مورد ذات
واجب الوجود درست و معقول است و اشکالی نیست که بین ذات واجب الوجود و
اشیاء اضافه ای باشد، و بین او و مخلوقات چنین اضافه ای هست و این اضافه از
مرتبه ی فعل انتزاع می شود و در واقع از صفات فعل است یعنی از صفاتی است که
بدون در نظر گرفتن فعل واجب الوجود، آن صفت قابل انتزاع نیست؛ مثل خالقیت و
علیت. خالقیت صفت فعل است، یعنی با درنظر گرفتن فعلش این صفت بر او صادق
است. اولیت را هم که دیدیم و فهمیدیم که با در نظر گرفتن غیر است که اولیت صدق
می کند و لذا این را هم «صفت فعل» می نامیم. اشکال این است که در چنین صورتی
تسلسل لازم می آید، برای اینکه ما می توانیم نقل کلام به خود اضافه کنیم. خود
اضافه هم از صفات فعل است و به منزله ی فعل واجب الوجود می باشد. پس باید بین
اضافه و واجب الوجود هم یک اضافه ای وجود داشته باشد. دوباره نقل کلام به این
اضافه می کنیم [و این سلسله ادامه می یابد] .