شیخ بعد از این یک إن قلت قلتی را از طرف معترضین ارسطو طرح می کند و
جواب می دهد. اشکال این است که ما می بینیم در طبیعت در همین مواردی هم که
استکمال باید صورت گیرد موانعی و عوایقی پیدا می شود و مانع رسیدن طبیعت به
کمال خودش می شود، پس این خود یک شق دیگری است.
جواب این است که وقتی می گوییم طبیعت در مواردی مستکمل است، معنایش
این است که به طبع خودش مستکمل است و اگر مانعی و عایقی نبود آن استکمال
صورت می گیرد. حال یک عایقی مانع کمال می شود، این با اصلی که ما بیان می کنیم
منافات ندارد.