در
کتابخانه
بازدید : 1235043تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand درسهای اشارات درسهای اشارات
Expand درسهای  <span class="BookName">نجات</span> درسهای نجات
Collapse درسهای الهیّات <span class="BookName"> «شفا» </span> درسهای الهیّات «شفا»
Expand <span class="HFormat">مقاله ی اول</span>مقاله ی اول
Expand <span class="HFormat">مقاله ی چهارم</span>مقاله ی چهارم
Expand <span class="HFormat">مقاله ی پنجم</span>مقاله ی پنجم
Expand <span class="HFormat">مقاله ی ششم</span>مقاله ی ششم
Expand <span class="HFormat">مقاله ی هفتم</span>مقاله ی هفتم
Collapse مقاله هشتم در شناخت مبدأ اول برای همه وجود و شناخت صفات اومقاله هشتم در شناخت مبدأ اول برای همه وجود و شناخت صفات او
Collapse فصل اول تناهی علل فاعلی و علل قابلی فصل اول تناهی علل فاعلی و علل قابلی
Expand فصل دوم ایراد های وارده بر بحث تناهی علل و حل آنهافصل دوم ایراد های وارده بر بحث تناهی علل و حل آنها
Expand فصل سوم تناهی علل غائی فصل سوم تناهی علل غائی
Expand فصل چهارم صفات واجب الوجودفصل چهارم صفات واجب الوجود
Expand فصل پنجم ادامه بحث در توحید واجب الوجودفصل پنجم ادامه بحث در توحید واجب الوجود
Expand فصل ششم: ادامه بحث در صفات واجب الوجودفصل ششم: ادامه بحث در صفات واجب الوجود
Expand فصل هفتم: نسبت معقولات با واجب الوجودفصل هفتم: نسبت معقولات با واجب الوجود
Expand مقاله نهم در صدور أشیاء از تدبیر اول و معاد به سوی اومقاله نهم در صدور أشیاء از تدبیر اول و معاد به سوی او
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بنابراین تبدلاتی که در جواهر عالم رخ می دهد، از نظر بوعلی دو نوع است: یک نوع آن تبدل جوهری به جوهر دیگر است که صورتی به صورت دیگر تبدیل می شود. این تبدل جز به نحو کون و فساد نیست؛ یعنی باید صورت اول فاسد و تباه و معدوم شود تا صورت دوم جای آن را بگیرد. [نوع دوم تبدلات تکاملی است، ]
مجموعه آثار شهید مطهری . ج8، ص: 53
ولی این تبدلات کمال یک جوهر در جوهر بودن خودش نیست؛ این امکان ندارد.

اگر جوهری مشاهده شد که به تمام ذات خود به سوی کمالی می رود معنایش این است که این جوهر در جوهریت خودش ثابت است و تغییری پیدا نمی کند، بلکه یک سلسله کمالات عرضی کسب می کند. مثلاً شما صبی یا نوزاد و بلکه جنین را در نظر بگیرید. در همان روز اولی که جنین دارای روح انسانی می شود، این روح رو به کمال می رود تا اینکه فرض کنید به صورت مردی در حدود شصت سال مثل خود بوعلی می شود. از دیدگاه بوعلی جوهر این کودک از وقتی که در رحم بوده تا آن وقتی که بوعلی سینا شده هیچ فرقی نکرده است؛ جوهرش همان حیوان ناطق است؛ هر کمالی که پیدا کرده، چه کمالات انسانی و چه کمالات جسمانی، همه در اعراض است. مثلاً ابعاد جسمش بیشتر شده. بُعد که جوهر جسم نیست، کمیت آن است. یا اینکه کیفیاتش تغییر کرده، سلامتش تغییر کرده، وزنش فرق کرده، لطافت بدنش فرق کرده. تمام اینها اعراضی است که تغییر کرده است. نفسانیات نیز چنین است.

مثلاً نفس طفل وقتی که در رحم است جاهل است، بعد که به دنیا می آید تدریجاً معلومات کسب می کند، می بیند، می شنود، کم کم دارای فکر و عقل می شود، مدرسه می رود، مکتب می رود، علوم مختلف می خواند و در رشته های مختلف عالم می شود. علم چیست؟ علم یک سلسله اعراض نفسانی برای نفس انسان است، یک کمال عرضی است. یا اینکه انسان کمالات اخلاقی پیدا می کند. این کمالات نیز یک سلسله اعراض است. یا مثلاً کمال ایمانی پیدا می کند. شیخ می گوید کمال ایمانی هم یک سلسله اعراض است. پس اگر جوهر شئ باقی و دست نخورده باقی ماند ولی کمالی پیدا کرد، آن کمال حتماً در اعراض است. اما اگر در جوهر شئ تغییری پیدا شد، اولاً به صورت کون و فساد است و ماده ای یک صورت جوهری را رها می کند و صورت جوهری دیگری را می پذیرد؛ و ثانیاً هرگز آن شئ به طبیعت خودش به سوی آن نمی رود. در کون و فساد چنین نیست که خود ماده کوشش کند، صورتی را رها کرده و صورت دیگر را بپذیرد. شیخ می گوید ماده حالت قابلی دارد و هر صورتی را می پذیرد و چون این صورت رفت صورت وارد شده ی دیگری را قبول می کند. برای ماده تفاوتی بین این صورتها نیست؛ و لهذا بوعلی این حرف را که در کلمات بعضی آمده است که ماده به صورت شوق و اشتیاق دارد رد می کند. در جایی می گوید این نظر اصلاً از صوفیه است و از اشعار و تخیلات آنهاست. اما چون بوعلی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج8، ص: 54
مرد محتاط و بسیار با انصافی است می گوید ما هنوز نفهمیده ایم که چگونه ماده می تواند به صورت اشتیاق داشته باشد، شاید بعد از ما افرادی بیایند و این معنا را درک کنند که ماده می تواند به صورت اشتیاق داشته باشد.

بنابراین از نظر بوعلی اگر جایی اشتیاق در میان باشد و شئ شوق به کمال دارد آنجاست که شئ به تمام جوهرش شوق به کمالات عرضی دارد و الاّ معنا ندارد که ماده به صورت اشتیاق داشته باشد؛ معنا ندارد که ماده به سوی کمال برود آنهم کمال صوری.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است