بحث در «كلّی» است. اینكه می گوییم «انسان حیوان ناطق است» مقصود این
است كه انسان مدرك «كلّی» است؛ چون خود نطق و سخن هم بدون درك «كلّی»
ممكن نیست؛ چون باید اول فكر كرد و بعد سخن گفت، و فكر كردن بر اساس ادراك
«كلّی» است.
در قرون وسطی در اروپا بحث «كلّی» خیلی زیاد مطرح شده است و به طور كلّی
بر سه دسته شده اند:
1. گروهی معتقد شدند كه معنی «كلّی» در خارج وجود دارد [رئالیسم به اصطلاح
قدیم ] .
2. گروهی معتقد شدند معنی «كلّی» در خارج وجود ندارد [و در ذهن وجود دارد
(ایده آلیسم به اصطلاح قدیم) . ]
3. گروهی گفتند «كلّی» صرفا یك لفظ خالی است (نومینالیسم)
[1].
در میان فلاسفه ی اسلامی، بحث «كلّی» در مجرایی قرار دارد كه اصولا
خلاف انگیز نبوده است. امروزه بحث «كلّی» باز به شكل دیگری مطرح شده است،
البته از جنبه های دیگر.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج7، ص: 262